شعر شماره ۵ از مجموعه اشعار سهراب سپهری را در هم نگاران بخوانید. یکی از بارزترین ویژگیهای اشعار سپهری، توجه عمیق او به طبیعت و عناصر آن است. او به زیباییهای طبیعی مانند درختان، آب، آسمان و گلها اشاره میکند و این عناصر را با احساسات انسانی پیوند میزند. همچنین شعر شماره ۶ از مجموعه اشعار سهراب سپهری؛ کوهساران مرا پر کن ای طنین فراموشی را در سایت هم نگاران بخوانید.
شعر شماره ۵
ای درخور اوج ! آواز تو در کوه سحر، و گیاهی به نماز.
غم ها را گل کردم، پل زدم از خود تا صخره دوست.
من هستم، و سفالینه تاریکی ، و تراویدن راز ازلی.
سر بر سنگ ، و هوایی که خنک، و چناری که به فکر، و روانی که پر از ریزش دوست.
خوابم چه سبک، ابر نیایش چه بلند، و چه زیبا بوته زیست، و چه تنها من !
تنها من ، و سر انگشتم در چشمه یاد ، و و کبوترها لب آب.
هم خنده موج، هم تن زنبوری بر سبزه مرگ ، و شکوهی در پنجه باد.
من از تو پرم ، ای روزنه باغ هم آهنگی کاج و من و ترس !
هنگام من است ، ای در به فراز، آی جاده به نیلوفر خاموش پیام!
تفسیر این شعر
این شعر به توصیف احساسات عمیق شاعر و ارتباط او با طبیعت و عشق میپردازد. بیایید هر بخش از شعر را به زبان ساده توضیح دهیم:
1. آواز در کوه سحر: شاعر به زیبایی آواز طبیعت در صبح اشاره میکند. او این صدا را به عنوان چیزی با ارزش و زیبا توصیف میکند.
2. غمها را گل کردم: شاعر میگوید که غمهای خود را به گل تبدیل کرده است، یعنی آنها را به چیزی زیبا و مثبت تبدیل کرده است. او همچنین از پل زدن از خود به سمت دوستش صحبت میکند، که نشاندهنده تلاش او برای نزدیک شدن به کسی است که دوستش دارد.
3. تاریکی و راز ازلی: او خود را در تاریکی و در حال کشف رازهای عمیق زندگی توصیف میکند. این نشاندهنده جستجوی معنای زندگی و درک عمیقتر از وجود است.
4. سر بر سنگ و هوای خنک: شاعر در حال استراحت و تفکر در طبیعت است. او چناری را تصور میکند که در حال فکر کردن است و احساساتش پر از عشق و دوستی است.
5. خواب سبک و ابر نیایش: او خوابش را سبک و آرام توصیف میکند و ابرها را به عنوان نشانهای از نیایش و دعا میبیند. او همچنین به زیبایی زندگی اشاره میکند، هرچند که احساس تنهایی نیز دارد.
6. تنهایی: شاعر بارها به تنهایی خود اشاره میکند و این احساس را با تصویر انگشتش در چشمه یاد و کبوترها در کنار آب نشان میدهد. این تصویرها بیانگر حس عمیق او از یادآوری و تنهایی هستند.
7. خنده موج و زنبور بر سبزه مرگ: او به زیبایی طبیعت اشاره میکند، جایی که موجها میخندند و زنبورها بر روی سبزهها نشستهاند. این تصاویری از زندگی و مرگ را به هم پیوند میدهد.
8. پر بودن از عشق: شاعر میگوید که از عشق پر است و به روزنه باغ اشاره میکند، جایی که همه چیز با هم هماهنگ است، اما ترس نیز وجود دارد.
9. پیام خاموشی: در پایان، او به جادهای اشاره میکند که پیام خاموشی را به همراه دارد. این جمله نشاندهنده جستجوی او برای معنا و ارتباط با دنیای اطرافش است.
در کل، این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره عشق، تنهایی، زیبایی طبیعت و جستجوی معنای زندگی است. شاعر با استفاده از تصاویری زیبا و عاطفی، تجربیات خود را با ما در میان میگذارد.