در این بخش مجموعه اشعار ناب و ماندگار از شاعران ایرانی را با چند گلچین شعر زیبا و کوتاه گردآوری کرده ایم.
مجموعه اشعار ناب و ماندگار
هيچ فردیدر پی اصلاح خوی خويش نيستهركه را ديديم در آرايش روی خود است
“صائب تبریزی”
اشعار کوتاه معروف برای کپشن
آشفتگان عشقتگیرم که جمع گردندجمع از کجا توان کرد، دل های پاره پاره؟
“فروغی بسطامی”
من از آن کِشم ندامت که تو را نیازمودم!…تو چرا زِ من گریزی که وفایم آزمودی؟!
“رهی معیری”
بوی جانی سوی جانم می رسدبوی یار مهربانم می رسد
“مولانا”
شعر زیبا و ماندگار کوتاه
گویند چرا تو دل بدیشان دادی؟والله که من ندادم ایشان بردند …
“ابو سعید ابوالخیر”
به کسی ندارم الفت ز جهانیان مگر تواگرم تو هم برانیسر بی کسی سلامت!
“سعدی”
کجاست جای رسیدن و پهن کردن یک فرشو بی خیال نشستن
“سهراب سپهری”
در ذهنم ای چهره ات بهترین یادگاری!زیباترین شعرم ارزانی ات باد امشب
“حسین منزوی”
خلوتی می خواهم و آغوش توخلوتی می خواهم و لب های جام
“فروغ فرخزاد”
غلام دولت آنم که پای بند یکیست
“سعدی”
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهتمن همه محو تماشای نگاهت
“فریدون مشیری”
ترک ما کردی برو هم صحبت اغیار باشیار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش
“وحشی بافقی”
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویمچه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
“سعدی”
شعر تک بیتی زیبا
این جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش استاین جهان بی من مباش و آن جهان بی من مرو
“مولوی”
چون شبانِ بی ستارهقلب من تنهاست..تا ندانند از چه می سوزم من،از نخوت زبانم در دهان بسته ستراهِ من پیداست..پای من خسته ستپهلوانی خسته را مانمکه می گوید سرودِ کهنه ی فتحی قدیمی را
“احمد شاملو”
آن که مرا آرزوست دیر میسر شود…
“سعدی”
دست عشق از دامن دل دور بادمى توان آيا به دل دستور داد؟
“قیصر امین پور”
من صبورم امابه خدا دست خودم نیست اگر می رنجم
“حمید مصدق”
دل نزد تو است، اگر چه دوری ز برمجویای توام، اگر نپرسی خبرم
“عراقی”
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هستیا شب و روز به جز فکر توام کاری هست
“سعدی”
هر کسی یک دلبر جانانه دارد من تو را …
“مهدی اخوان ثالث”
اشعار کوتاه و ناب فارسی
ای جانِ جانِ جانم، تو جانِ جانِ جانیبیرون زِ جانِ جان چیست، آنی و بیش از آنی
“عطار نیشابوری”
گفت: احوالت چطور است؟گفتمش: عالی است مثل حال گل!حال گل در چنگ چنگیز مغول!
“قیصر امین پور”
من ارگ بم و خشت به خشتم متلاشیتو نقش جهان، هر وجبت ترمه و کاشی
“حامد عسکری”
اشعار کوتاه زیبا و ماندگار
نبسته ام به کس دل، نبسته کس به من دلچو تخته پاره بر موج، رها رها رها من
“سیمین بهبهانی”
یادم آید تو به من گفتی ازین عشق حذر کن
“فریدون مشیری”
رفتم، مرا ببخش و مگو او وفا نداشتراهی بجز گریز برایم نمانده بود
“فروغ فرخزاد”
روزی که نمانَد دِگری بر سر کویَتدانی که زِ اغیار وفادار ترم من
“وحشی بافقی”
دل ما خوش به فَريبی ست، غبارا تو بمان…
“هوشنگ ابتهاج”
دوست داشتنآخرین داشته ی آدمی استپنجره را باز بگذاریدما چیزی برای پنهان کردن نداریم…
“سید علی صالحی”
ما شکیبا بودیم …و این است آن کلامی که ما را به تمامی، وصف می تواند کرد …
“احمد شاملو”
یا وفایا خبر وصل تویا مرگ رقیببوَد آیا که فلک زین دو سه کاری بکند؟
“حافظ”
غمگین مشو عزیزِ دلممثل هوا کنار توامنه جایِ کسی را تنگ می کنمنه کسی مرا می بیندنه صدایم را می شنوددوری مکنتو نخواهی بود، من اگر نباشم
“شمس لنگرودی”
نقش شیرین رود از سنگ، ولی ممکن نیستکه خیال رخش از خاطر فرهاد رود
“جامی”
شعر تک بیتی ماندگار از شاعران ایرانی
ابری رسید و آسمانم از تو پر شدبارانی آمد، آبدانم از تو پر شد
نام تو اول بغض بود و بعد از آن اشکاول دلم پس دیدگانم از تو پر شد
“حسین منزوی”
صدایت سبزینه آن گیاه عجیبی است که در انتهای صمیمیت حزن می روید
“سهراب سپهری”
من دگر سوی چمن هم سر پروازم نیستکه پر بازم اگر هست دل بازم نیست
“شهریار”
در من کوچه ای استکه با تو در آن نگشته امسفری استکه با تو هنوز نرفته امروز ها و شب هایی استکه با تو به سر نکرده امو عاشقانه هایی که با تو هنوز نگفته ام
“افشین یدالهی”
مرا نه سر نه سامان آفریدندپریشانمپریشان آفریدند …
“بابا طاهر”
به حُسن خُلق و وفا کَس به یار ما نرسد…
“حافظ”
تو چه دانی که چه ها کرد فراقت با من…
“عراقی”
از من رمیده ای و منِ ساده دل هنوزبی مهری و جفای تو باور نمی کنمدل را چنان به مهر تو بستم که بعد از ایندیگر هوای دلبر دیگر نمی کنمرفتی و با تو رفت مرا شادی و امیددیگر چگونه عشق تو را آرزو کنم
“فروغ فرخزاد”
نامم زِ کارخانه عشاق محو بادگر جز محبت تو بود شغل دیگرم
“حافظ”
صدایت سبزینه آن گیاه عجیبی است که در انتهای صمیمیت حزن می روید
“سهراب سپهری”
در نومیدی بسی امید استپایان شب سیه سپید است
“نظامی”
چه خواهی از سر من ای سیاهی شب هجرانسپید کردی چشمم در انتظارِ سپیده
“هوشنگ ابتهاج”
قصه زلفش نمی گویم به کسزانکه خاطرها پریشان می شود
“امیر خسرو دهلوی”
اشعار کوتاه معروف برای مخاطب خاص
در من کوچه ای استکه با تو در آن نگشته ام …
“افشین یداللهی”
درد بی درمان شنیدی؟حال من یعنی همینبی تو بودن درد داردمی زند من را زمین
“فریدون مشیری”
بی تو ….دور از ضربه هایقلب توقلب منمی پوسد آن جا زیر خاک
“فروغ فرخزاد”
روی تو خوش می نماید آینه ماکآینه پاکیزه است و روی تو زیبا
رفتی و همچنان به خیال من اندریگویی که در برابر چشمم مصوری
“سعدی”
چو پیراهن شوم آسوده خاطرگرش همچون قبا گیرم در آغوش
“حافظ”
نه چاره ای که دل از دوستی اش برگیرمنه حیله ای که توانمش باز راه آورد
“سنایی”
یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش…
“وحشی بافقی”
و گورستانی چندان بی مرز شیار کردندکه بازماندگان راهنوز از چشمخونابه روان است
“احمد شاملو”
بگذار آن چه از دست رفتنی است، از دست بِرود..وگرنه تو در قلب یک انتظار خواهی پوسید
“نادر ابراهیمی”
گویند چرا تو دل بدیشان دادی؟والله که من ندادم ایشان بردند
“ابو سعید ابوالخیر”
اگر وام خواهی ز یاران بخواهز بی شرم زر خواستن نیست راه
“ملک الشعرای بهار”
با برف پیری ام سخنی غیر از این نبودمنت گذاشتی به سرِ ما خوش آمدی
“فاضل نظری”
هر چه بجز خیال او قصد حریم دل کنددر نگشایمش به رو، از در دل برانمش
“مولانا”
اين پرنده ی بی قراربا نُت زنگ زده در گلودنباله ی آوازش را چگونه بخواند
“شمس لنگرودی”