عکس پروفایل

عکس با متن غمگین / عکس نوشته های ناراحتی و غم برای پروفایل

در این قسمت هم نگاران تعدادی عکس نوشته با متن غمگین و ناراحتی را آماده کرده ایم. این عکس های پروفایل غم و غصه را در مواقعی که غمگین هستید می توانید برای شبکه های اجتماعی استفاده کنید.

عکس نوشته با متن غمگین

همه رابطه ها با جمله تو با بقیه فرق داری شروع میشه با جمله تو هم مثل بقیه ای تموم میشه ….

***

یه وقتایی هستنه گریه کردن آرومت میکنه نه نفس عمیقنه یه لیوان آب سرد نه داد زدنﻳﻪ ﻭﻗﺘﺎﻳــــــــی ﻫﺴـــــﺖ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ نیاز داریبرای همیشه نباشی ﻫﻤﻴﻦ ….!!

***

   به من گفت برو گورِت رو گم کن …و حالا هر روز با گریه به دنبال قبر من می گردد !کاش آرام پیش خودت و زیر زبانی می گفتی :“زبانم لال !”

اطرافیانمو وقتی شناختم که شرایط سخت شد

***

از یه جایی به بعد دیگه بزرگ نمیشی ، پیر میشیاز یه جایی به بعد دیگه خسته نمیشی ، می بُریاز یه جایی به بعد هم دیگه تکراری نیستی ، زیادی‌ هستی . . .

تمام شدم مبارکت باشه

برو ولی به همه بگو: برای بدست اوردنت کوه نکندم، جان کندم!

نمیجنگم برات، اگر چیزی با ارزشی بودی دم به دیقه مال اینو اون نمیشدی

عکس های زیبا با موضوع غمگین

شاید من زیاد دوست داشتم

عشق اخر

همیشه آخر شدنم بد نیست اینکه مثلا عشق آخر کسی باشی که دوسش داری

دل به هر کس مسپار!

گر چه عاشق باشدحکم دلداری ققط عشق که نیست!

او به جز عشق باید لایق عمق نگاهت باشد

و کمی هم بیمار، تا نگاه تو تسکین بدهد روحش را

عکس نوشته ناراحتی و غم

چرا هیچکس درکم نمی کنه!

هوایی رو که تو نفس می کشی

دارم راه میرم، بغل می کنم

یه وقتایی باید بری

تا ببینی نبودنت برای کی مهمه ….

اصن مهمه؟؟؟

عکس نوشته شکست عشقی

ای کاش

حسی که من بهش دارم

اونم بهم داشت

شاید الان پیشم بودو

تنهام نمیذاشت…

دیگه تموم شده

این رابطه ولی، به فکرشم هنوز یه حسی با منه … که بهم میگه همش به پاش بمون، بسوز

بی تفاوت نیستن

فقط دیگه کسی واسم متفاوت نیست

عکس نوشته های زیبا با موضوع غم و ناراحتی

حال من بعد از تو

دانش آموزیست که :خسته از تکلیف شب: خوابیده روی دفترش

ثانیه به ثانیه چک کردن

پروفایل یعنی

هنوزم دوسش داری احمق

خسته ام از اینهمه خواستن هایی که داشتن نمی شوند

دوریت عادت میشه

برو واقعا دیگه رو تا فراموش کنیم همو با هم دیگه

تنهایی یعنی

منتظر پیام یه نفر باشی و بهت پیام نده

یا برگرد

یا آن دل را برگردان

یا بنشین یا این آتش را بنشان

لعنت به روزایی که

بخاطر بودن با اون

دل عزیزترین کسای زندگیمو شکستم

خسته ام

خسته این گونه دوارم آورن …

اینکه طرفو بلاک میکنی

ولی اون نمیکنه، نه عاشقه و نه اسکله

فقط نشون دهنده اینه که

همین قدرمدیگه آدم حسابت نکرده

چه کسی می فهمد، درد دلم رازی هست؟

گویند وفای او چه لذت دارد …

من به غمگین ترین حالت ممکن شادم!

تو به آشوب دلم ثانیه ای فکر نکن …

چنان دل بسته ام کردیکه با چشم خودم دیدم

خودم میرفتم اماسایه ام با من نمی آمد

بنیامین دیلم

به خدا غنچه شادی بودم دست عشق آمد و از شاخه ام چیدشعله آه شدم صد افسوس ٬ که دلم باز به دلدار نرسید

ترسم که تو هم یار وفادار نباشیعاشق کش و معشوق نگه دار نباشی

من از غم تو هر روز دو صد بار بمیرمتو از دل من هیچ خبردار نباشی

ای آنکه دوست دارمت اما ندارمتبر سینه می فشارمت اما ندارمت

ای آسمان من که سراسر ستاره ایتا صبح می شمارمت اما ندارمت

در عالم خیال خودم چون چراغ اشکبر دیده می گذارمت اما ندارمت

می خواهم ای درخت بهشتی، درخت جاندر باغ دل بکارمت اما ندارمت

می خواهم ای شکوفه ترین مثل چتر گلبر سر نگاه دارمت اما ندارمت

‫‏سعید بیابانکی

تو این سکوت بی کسی صدای دلدار و ببینتو این شبا تو رویاها چهره عاشق رو ببین

وقتی دلت تنگه براش بغض چشاتو میگیرهتو لحظه های عاشقی نم نم بارون رو ببین

این ابرها رامن در قاب پنجره نگذاشته امکه بردارماگر آفتاب نمی‌ تابدتقصیر من نیستبا این همه شرمنده توامخانه امدر مرز خواب و بیداری ستزیر پلک کابوس‌ هامرا ببخش اگر دوستت دارمو کاری از دستم بر نمی‌آید

رسول یونان

نفرین به عشق و عاشقینفرین به بخت و سرنوشت

به اون نگاه که عشقتوتو سرنوشت من نوشت

نفرین به من نفرین به تونفرین به عشق من و تو

به ساده بودن منوبه اون دل سیاه تو

چقدر سفت شده است پدال دوچرخه دونفره عشقمانیا من خسته شدم یا به سربالایی رسیدیمشاید هم تو دیگر رکاب نمی زنی … !

بی قرار توام و در دل تنگم گله هاستآه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست

همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آبدر دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست

آسمان با قفس تنگ چه فرقی داردبال وقتی قفس پرزدن چلچله هاست

بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن استمثل شهری که به روی گسل زلزله هاست

باز می پرسمت از مساله ی دوری و عشقو سکوت تو جواب همه ی مساله هاست

کاش میشد عشق را آغاز کردبا هزاران گل یاس آن را ناز کردکاش میشد شیشه غم را شکستدل به دست آورد نه اینکه دل شکست

من از راهی دوربرای خواندن خواب های تو آمده‌ام،من از راهی دوربرای گفتن از گریه های خویشراهی نیست،در دست افشانی حروفباید به مراسم آسان اسم تو برگردم،من به شنیدن اسم تو عادت دارممنمشق نانوشته ام به دست نی،خواندن از خواب تو آموخته ام به راهمنباران بریده ام به وقت دی،گفتن از گریه های تو آموخته ام به راهبه من بگودر این برهوت بی خواب و طی،مگر من چه کرده‌ امکه شاعرتر از اندوه آدمی ام آفریده اند؟

سیدعلی صالحی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا