به مناسبت فرا رسیدن شهادت ششمین امام شیعیان یعنی امام معصوم امام صادق (ع) قصد داریم برای شما دوستان اس ام اس تسلیت امام صادق (ع) را قرار دهیم. پس اگر می خواهید این روز تلخ را به برادران و خواهران مسلمان خود تسلیت بگویید؛ در ادامه با ما باشید.
اس ام اس و پیامک تسلیت امام صادق
اندیشه تشیع در پله ششم، تاریخ را به ماتم میخواند
ماتمِ چشمه جوشان کلام شیعه ماتم خزانهدار علم علی
فاتح قلههای بلند دانش خداوندی، وارث بزرگ پدر
شهادت ششمین ستاره تابناک امامت و ولایت، صادق آل محمد تسلیت باد
بنالای دل که در نای زمان، فریاد را کشتند بهین آموزگار مکتب ارشاد را کشتند
اساتید جهان باید به سوگ علم بنشینند که در دانشگه هستی، بزرگ استاد را کشتند
شهادت پیشوای حق و دیانت امام صادق علیه السلام تسلیت باد
بار دیگر ظالمانه، خیل جلادان شبانه
با دو دست بسته بردند یک غریبی را ز خانه
بار دیگر دست گلچین در مدینه آتش افروخت
بار دیگر آشیانی در میان شعلهها سوخت
داغ یک دسته شقایق، بر دل خونین صادق
بار دیگر شد شکسته حرمت قرآن ناطق
عالم ز آه تیرهتر از صبح محشر است
خون جگر به دیده آل پیمبر است
شهر مدینه گشته عزا خانه وجود
رخت سیاه بر تن زهرا و حیدر است
شهادت امام صادق علیه السلام تسلیت باد
سلام من به بقیع و به تربت صادق
سلام من به مدینه به غربت صادق
سلام من به مدینه به آستان بقیع
سلام من به بقیع و کبوتران بقیع
سلام من به مزار معطّر صادق
که مثل ماه درخشد به آسمان بقیع
به جرم پاسداری از حریم عترت و قرآن
رئیس مذهب و الگوی عدل و داد را کشتند
به جای اشک و خون دل ببارای آسمان زین غم
که نور دیدگان سید امجاد را کشتند
شهادت مظلومانه قرآن ناطق، امام صادق علیه السلام بر شما تسلیت باد
صدای گریه می آید! صدای ضجه فرشتگان
بقیع، امشب دوباره، در خاک ششمین اختر خواهد دمید
و ستارهای به آسمان خواهد شتافت
شهادت امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد
شهادت امام صادق (ع)، مرد آسمانی مدینه، چشمه جود و سخاوت، کوه حلم و بردباری
تجسم اخلاص و صبر و دریای عمیق علوم لدنی بر پیروان آن حضرت تسلیت باد
مدینه همچنان مظلوم است و … بقیع مظلومتر
رنج نامه نانوشته شیعه، بر خاک و سنگ مزار صادق آل پیامبر
گویاتر از هر زمان به شِکْوه و شهادت ایستاده است
اى ششمین ستاره تابناک امامت و ولایت، صادق آل محمد (صلى الله علیه و آله و سلّم)
نامت را با افتخار به دلهاى غریبمان مىسپاریم تا یادت آرام بخش سینههاى بىتابمان باشد
امشب شب شهادت صادق آل پیامبر است
شبی که خورشید مدینه دانش، چهره فروزان اهل بیت و وارث علوم رسالت
در ظلمتکده دوران منصور، به خون دل نشست
شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه، امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد
خدایا به حق امام صادق علیه السلام
ایمان عارفانه و عمل صادقانه به همه ما عنایت بفرما
فضاى شهر مدینه بیاد او تار استهنوز سینه آن پیر عشق خونبار استهنوز تلخى کامش به حسرت شهدى استهنوز چشم دلش به رسیدن مهدى است
پیامک شهادت امام صادق
سرمایه امروز بقیع، اشک است و اشک
مدینه، جهان را از شیون اکنون خود پر کرده است
شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد
در حلقه دانشمندان، همیشه رأی تو جلوه میکرد
و بر جرگه عشاق، نور تو میتابید
شهادت امام جعفر صادق تسلیت باد
جان عاشقان و شیفتگان تو، در آتشی از ماتم میسوزد و شرارهاش دنیا را میسوزاند
هق هق گریه، رخصت تسلیت گویی نمی دهد و طاقت شانهها را میگیرد
شهادت ششمین شمع روشنگر و وصی پیغمبر، تسلیت باد
نام بقیع که می آید، یادی کبود در آغوش غزلهای ما می ماند
نام بقیع که می آید، چشمههای بی اختیار اشک، از صفحات تاریخ جاری می شود
سالروز شهادت جانسوز امام صادق تسلیت باد
چگونه مویه نکنیم؟!
در سوگ مولایی که عظمت نامش، آسمان را به تواضع وا می دارد
چگونه به این اشکهای ناقابل بسنده کنیم، که وسعت مصیبتش
فراتر از ادراک خاکیِ ما ناسوتیان است
سالگرد شهادت امام جعفر صادق (ع) تسلیت باد
امشب بر گلوی آسمان بغضی سخت بر جای مانده
امشب ابرها صیحه می زنند، زمین بر خود می لرزد
و ضجه هایی غریب، بنیان مدینه را از هم می پاشد
شهادت پیشوای حق و دیانت امام صادق علیه السلام تسلیت باد
خاموش کسی است که تو را برنمیتابد
مرده باد دلی که خدا را در تو نمییابد
سالروز شهادت ششمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت (امام جعفر صادق) تسلیت عرض مینمائیم
با آنکه خاک پاک مدینه دیار توستویرانه ی بقیع دل ما مزار توستتا روز محشر سینه ی ما داغدار توستهر شیعه ی شکسته دلی اشکبار توستشهادت امام صادق(ع) تسلیت
مدینه امشب بنگر چه بی قرار است
تمامِ دردش به خدا فراقِ یار است
به پیش چشمش امام صادق
شد گلِ جسمش همچو شقایق
در شهر مدینه غوغاست خون بر دل آل طاهاست
در مرگ امام صادق از گریه قیامت برپاست
شمع ولایت گشته خاموش
موسی ابن جعفر شد سیه پوش
سالروز شهادت ششمین اختر تابناک آسمان امامت تسلیت باد
زین ماتمى که چشم ملائک ز خون ترست
گویا عزاى صادق آل پیغمبرست
شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد
مدینه همان گونه ستمدیده است و بقیع ستمدیدهتر
رنج نامه نانوشته شیعه بر خاک و سنگ مزار صادق آلپیامبر
گویاتر از هر زمان به شکوه و شهادت ایستاده است
شهادت مظلومانه قرآن ناطق، امام صادق علیه السلام تسلیت باد
خون گشته دلها یکسر
ز داغش از تربت بی شمع و چراغش
مظلـومی او، گـردیـده معـلوم
امام صادق، گردیده مسموم
بــا آنکـه یــار قـرآن و دیـن بود
ماننــد جـدش خانـه نشین بود
ازحق خود بـود، پیوسته محروم
امـام صـادق، گردیده مسموم
ترسم که باز فاطمه خونین جگر شود
موسی بن جعفر آن که بود صاحب عزا
امشب شکسته دل به عزای پدر شود
دیگر مگو رضا که چه شد حال آن امام
زهرا از این ملال خمیده کمر شود
جملات شهادت امام ششم شیعیان
مُصحف ناطق،حضرت صادق
جان فدایت،دل برایت،مرثیه خواند
جانِ پیغمبر،آیهٔ کوثر
در عزایت،دل برایت،مرثیه خواند
حُجّت داور هستی و حقیقتِ عنایتی
برای خَلقِ عالَمین،طَلیعهٔ هِدایتی
ای آبروی دنیا،عصمت حیّ اعلا
نور دو چشم زهرا،یا مولا
مولا امامِ صادق…
ما به لُطفِ حَق،وَ شما آقا
زنده ایم از بَرْکتِ این قالَ صادق ها
آرزو داریم،که چُنان خوبان
جمله باشیم رَهرُوانِ وادیِ تقویٰ
باید شود به کامِ ما،بَندگی اَحلا مِنْ عَسَل
قدم نَهیم به جادهٔ،دانش و اِخلاصِ عَمَل
اگر چه غرقِ آهیم،با شهدا همراهیم
دعا کن آقا ما را،یا مولا
مولا امامِ صادق…
شد مدینه در،سوگِ جانسوزَت
غرقِ حُزن و ماتم و غم آه و واویلا
فاطمه نالد،در عزای تو
مادرانه با قدِ خم آه و واویلا
پاره جگر شدی تو در،راهِ هدایتِ بشر
مرثیه خوانِ تو شده،فاطمه با دو چشمِ تر
قرآن ناطق مولا امامِ صادق مولا
قتیل ظلمِ اَعدا،واویلا
مولا امامِ صادق…
هر شب میگم ای دل امون از زمونه
دنیا با آل علی نامهربونه
هر بار به بچشو می سوزونه
داره بارون می باره
دوباره اشکایای طفلی روونه
آخه دشمنای باباش جوونه
با آتیش اومدن در خونه
داره بارون می باره
شاهد من شب و ماه و ستاره
که میدوید آقام پی یک سواره
افتاد تو کوچه نفسش به هر شماره
داره بارون می باره
شاهد من شب است و ماه و ستاره
که میدوید آقام پی یک سواره
افتاد تو کوچه نفسش به هر شماره
چرا بارون می باره
به یاد بابای خسته افتاده
به یاد دستای بسته افتاده
افتاده خزان در چمن حضرت صادق
یثرب شده بیت الحزن حضرت صادق
افسوس که از آتش زهر ستم خصم
شد آب تمام بدن حضرت صادق
بالله قسم اهل مدینه نشنیدند
جز حرف خدا از دهن حضرت صادق
افسوس که دیگر عرق مرگ نشسته
بر برگ گل یاسمن حضرت صادق
سر تا به قدم گوش شده شهر مدینه
در آرزوی یک سخن حضرت صادق
جا دارد اگر در غم آن پیکر رنجور
خون گریه کند پیرهن حضرت صادق
مسموم شد از زهر، ولی زیر سم اسب
پا مال نگردید تن حضرت صادق
گردید در غصه به روی همگان باز
شد بسته چوبند کفن حضرت صادق
قبر و حرم و زائر او هر سه غریبند
در شهر و دیار و وطن حضرت صادق
دین از تو پدیدار شده حضرت صادق
شیعه ز تو بیدار شده حضرت صادق
از مکتب تو جن و ملک علم گرفتند
انسان ز تو دیندار شده حضرت صادق
دانشگاه شیعه که وجودش همه فخر است
از توست، گوهر بار شده حضرت صادق
تا یاد کنم ظلم پر از کینه ی منصور
آن جا بصرم تار شده حضرت صادق
یک لحظه نیاسود مطهر گلِ جسمت
چون دم به دم آزار شده حضرت صادق
آن شب که در راز نشستی بَرِ معبود
دشمن ز تو بیزار شده حضرت صادق
آمد که تو را زخم زند بین امارت
جدّت که تو را یار شده حضرت صادق
لیکن چه گریز از غم همدردی مادر
در کوچه گرفتار شده حضرت صادق
چون فاطمه بنشست به خاک غم و غربت
افتاده به دیوار شده حضرت صادق
آمد نظرش مادر خود گفت سؤالی
او را که مددکار شده حضرت صادق؟
فطرش چو شنیدش غم تو ای گلِ زهرا
عمریست عزادار شده حضرت صادق
باز گرفته دلم برای مدینه
باز نشسته دلم به پای مدینه
شکر خدا عاشق دیار حبیبم
شکر خدا که شدم گدای مدینه
بال فرشته است، سایبان قبورش
بال فرشته است،خاک پای مدینه
در کفنم تربت بقیع گذارید
صحن بقیع است، کربلای مدینه
کرب و بلا میشود دوباره مجسم
تا که به یاد آورم عزای مدینه
دست من و لطف دست با کرم تو
جان به فدای بقیع بی حرم تو
متن تسلیت شهادت امام جعفر صادق (ع)
سنّ تو، قدّ تو را کشیده خمیده؟
یا که خداوند آفریده خمیده؟
منحنی قدت از کهولت سن نیست
شاخه ی سیبت ز بس رسیده، خمیده
بس که غریبی تو ای سپیده محاسن
شیعه اگر چه تو را ندیده، خمیده
نیست توان پیاده رفتنت ای مرد
پس به کجا می روی خمیده، خمیده
هر که صدای تو را میان محله
وقت زمین خوردنت شنیده، خمیده
در وسط کوچه ها صدای تو این بود
مادر من، مادر شهیده، خمیده
کیست که دارد تو را ز خانه می آرد؟
در وسط کوچه ها شبانه می آرد؟
حسرت گرفته باز حصار مدینه را
غم تیره کرده است دیار مدینه را
آثار حزن فاطمه و غربت علی
پُر کرده است گوشه کنار مدینه را
در کوچه های شهر چو ماه علی گرفت
رنگی دگر نماند عذار مدینه را
داغ عزای حضرت صادق فکنده باز
با اشک و آه ما سر و کار مدینه را
تا خاک ریختند بر اندام آن امام
کردند دفن دار و ندار مدینه را
گویا فشانده اند بر آن قبر بی چراغ
غمهای بی نشانه مزار مدینه را
می گریم از مصیبت جانسوز او مگر
بر دیده ام زنند غبار مدینه را
در خلوت بقیع بجز اشک مهدیش
شمعی کجا بود شب تار مدینه را
من جان نثار مکتب اویم مؤیدم
دارم از او امید جواز مدینه را
از سوز زهر آب شد از پای تا سرم
با اشک هم قدم شده ساعات آخرم
پایم به سوی قبله، لبم غرق خون شده
دیگر رمق نمانده به اعضای پیکرم
آه ای بقیع باز کن آغوش خویش را
من آخرین امانت شهر پیمبرم
بار سفر به دوش گرفتم وَ با خودم
یک عالَمه مصیبت و اندوه میبرم
از غصه آه میکشم و ناله میزنم
یا رب ببین زمانه چه آورده بر سرم
دشمن شبی که پای برهنه مرا دواند
داغ رقیه بود عیان در برابرم
رحمی نکرد بر من و بر سنّ و سال من
انداخت ریسمان به روی دست لاغرم
ارث علی به من ز همه بیشتر رسید
سوزانده شد دو بار، حریم مطهرم
کاشانه ام اگر چه به آتش کشیده شد
امّا نسوخت چادر و گیسوی همسرم