شعر شماره ۵ از مجموعه اشعار هوشنگ ابتهاج را در هم نگاران بخوانید. ابتهاج در شعرهایش به عواطف انسانی، عشق، درد و رنج، و نوستالژی میپردازد. اشعار او در بیان احساسات پیچیده انسانی به قدری صادقانه و عمیق است که بسیاری از مخاطبان خود را در آن مییابند و با آن همذاتپنداری میکنند. همچنین شعر شماره ۶ از مجموعه اشعار هوشنگ ابتهاج؛ زمان قرعه ی نو می زند به نام شما را در سایت هم نگاران بخوانید.
شعر شماره ۵
موج رقص انگیز پیراهن چو لغزد بر تنش
جان به رقص آید مرا از لغزش پیراهنش
حلقه ی گیسو به گرد گردنش حسرت نماست
ای دریغا گر رسیدی دست من در گردنش
هر دمم پیش اید و با صد زبان خواند به چشم
وین چنین بگریزد و پرهیز باشد از منش
می تراود بوی جان امروز از طرف چمن
بوسه ای دادی مگر ای باد گل بو بر تنش
همره دل در پی اش افتان و خیزان می روم
وه که گر روزی به چنگ من در افتد دامنش
در سراپای وجودش هیچ نقصانی نبود
گر نبودی این همه نامهربانی کردنش
سایه که باشد شبی کان رشک ماه و آفتاب
در شبستان تو تابد شمع روی روشنش
تفسیر این شعر
این شعر دربارهی عشق و زیبایی است و احساسات عمیق شاعر را نسبت به معشوقش بیان میکند. بیایید هر بیت را به زبان ساده توضیح دهیم:
1. “موج رقص انگیز پیراهن چو لغزد بر تنش / جان به رقص آید مرا از لغزش پیراهنش”
• در این بیت، شاعر به زیبایی و جذابیت پیراهن معشوقهاش اشاره میکند. وقتی پیراهن او بر تنش حرکت میکند، شاعر احساس شادی و هیجان میکند.
2. “حلقه ی گیسو به گرد گردنش حسرت نماست / ای دریغا گر رسیدی دست من در گردنش”
• شاعر به زیبایی موهای معشوقهاش اشاره میکند و حسرت میخورد که ای کاش میتوانست او را در آغوش بگیرد و دستش را به دور گردن او بیندازد.
3. “هر دمم پیش اید و با صد زبان خواند به چشم / وین چنین بگریزد و پرهیز باشد از منش”
• شاعر میگوید که معشوقش همیشه در مقابل اوست و با نگاهش او را جذب میکند، اما او از نزدیک شدن به شاعر پرهیز میکند.
4. “می تراود بوی جان امروز از طرف چمن / بوسه ای دادی مگر ای باد گل بو بر تنش”
• در اینجا، شاعر بوی خوشی را که از چمن میآید توصیف میکند و به یاد بوسهای میافتد که معشوقش به او داده است.
5. “همره دل در پی اش افتان و خیزان می روم / وه که گر روزی به چنگ من در افتد دامنش”
• شاعر بیان میکند که دلش همیشه در پی معشوق است و آرزو دارد که روزی دامن او را در دست بگیرد.
6. “در سراپای وجودش هیچ نقصانی نبود / گر نبودی این همه نامهربانی کردنش”
• شاعر میگوید که معشوقش بسیار کامل و بینقص است، اما نامهربانیهای او باعث درد و رنج شاعر شده است.
7. “سایه که باشد شبی کان رشک ماه و آفتاب / در شبستان تو تابد شمع روی روشنش”
• در این بیت، شاعر به زیبایی معشوقهاش اشاره میکند و میگوید که سایه او در شب مانند نوری است که بر روی ماه و آفتاب میتابد.
به طور کلی، این شعر احساسات عاشقانه، حسرت و زیبایی را به تصویر میکشد و نشاندهندهی عشق عمیق شاعر نسبت به معشوقهاش است.