در این بخش چند انشا زیبا در مورد چهارشنبه سوی به صورت کامل (با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری) را برای تمام مقاطع تحصیلی ارائه کرده ایم.
انشا با موضوع چهارشنبه سوریانشا چهارشنبه سوری در ایران باستانانشا رسم و رسوم چهارشنبه سوریانشا در مورد چهارشنبه سوری تاریخیانشا با موضوع چهارشنبه سوریانشا در مورد خطرات چهارشنبه سوریانشا با موضوع چهارشنبه سوریانشا با موضوع تاریخچه چهار شنبه سوریانشا در مورد چهارشنبه سوریانشا ادبی در مورد چهارشنبه سوریانشای کودکانه در مورد چهارشنبه سوریانشا در مورد چهارشنبه سوری و خطرات آنانشا با موضوع چهارشنبه سوری در خانه
انشا چهارشنبه سوری در ایران باستان
تاریخ ایران باستان پر از جشنهایی است که همگی بر پایه دید و نگاه پیشینیان، دارای فلسفه و جوهری وجودی هستند. این جشنها تعداد بسیار زیادی داشتهاند ولی امروزه تنها «جشن سوری»، معروف به «چهارشنبه سوری» برایمان به یادگار مانده است. سوری به معنی سرخی است و اشاره به سرخی آتشی دارد که در این روز میافروختهاند.
روشن کردن آتش به طور کنایه راه یافتن روشنی معرفت در دل و روح است که آثار اهریمنی و نامبارکی را از بین میبرد، یک رشته جشنهای آریایی با جشنهای آتش است. جشنهایی مانند جشنهای سده، آذرگان در نهم آذر، شهریورگان، جشن «گجرسی» و… که با همین منظور، در آنها آتش میافروزند.
دلیل اینکه در چهارشنبه سوری آتش روشن میشود این است که آتش نزد ایرانیان نماد روشنی، پاکی، طراوت، سازندگی، زندگی، تندرستی و در پایان بارزترین نماد خداوند در روی زمین است. بیماریها، زشتیها، بدیها و همه آفات در عرصه تاریکی و ظلمت جای دارند و به همین علت اهریمن مظهر تیرگی و جایگاه او تاریکی است.
علاوه بر این از قدیمالایام تا آنجا که تاریخ نشان میدهد، بشر برای آتش اهمیت خاصی قایل بوده و پیشرفت قسمت مهمی از زندگی خود را مدیون وجود این عنصر مفید دانسته است.چهارشنبه سوری در فرهنگ پارسی به عنوان مقدمه و پیش درآمد عید نوروز نیز شناخته شده است که همواره در طول تاریخ، قبل از فرا رسیدن سال نو و تحویل نوروز برپا میشده و هنوز هم در بین اقوام و شهروندان ایرانی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است.
چهارشنبه پیشوندی است که بعد از اسلام و بر اثر اختلاط فرهنگی با اعراب (که چهارشنبه را نحس میدانستند) به جشن سوری اضافه شد، وگرنه تا قبل از اسلام جشن سوری در روز خاصی برگزار نمیشد و معمولاً در اواخر زمستان و بنابرقولی بیست و پنجم اسفند در حالی که زمین درحال گرم شدن بود انجام میشد.
در هرصورت برپا کردن جشنهای باستانی در صورتی که به همان نشاط سابق و مبدأ پیدایش انجام گیرد، زیبایی خود را دارد وگرنه یک جشن تحریف شده، به نظر منطقی نمیرسد.
انشا رسم و رسوم چهارشنبه سوری
فال گوش یکی از رسم های چهارشنبه سوری است که در آن دختران جوان نیت می کنند، پشت دیواری می ایستند و به سخن رهگذران گوش فرامی دهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را می گیرند.
در رسم قاشق زنی دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود می کشند تا شناخته نشوند و به در خانهٔ دوستان و همسایگان خود می روند.
صاحبخانه از صدای قاشق هایی که به کاسه ها می خورد به در خانه آمده و به کاسه های آنان آجیل چهارشنبه سوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول می ریزد.
دختران نیز امیدوارند زودتر به خانه بخت بروند.شال اندازی از دیگر مراسم شب سوری است که تاکنون اعتبار خود را در شهرها و روستاهای همدان و زنجان حفظ کرده است.
پس از خاموشی آتش و کوزه شکستن و فالگوشی و گره گشایی و قاشق زنی جوانان نوبت به شال اندازی می رسد. جوانان چندین دستمال حریر و ابریشمی را به یکدیگر گره زده، از آن طنابی رنگین به بلندی سه متر می ساختند.
آنگاه از راه پلکان خانه ها یا از روی دیوار، آنرا از روزنه دودکش وارد منزل می کنند و یک سر آن را خود در بالای بام در دست می گرفتند، آنگاه با چند سرفه بلند صاحبخانه را متوجه ورودشان می سازند.
صاحبخانه که منتظر آویختن چنین شال هایی هستند، به محض مشاهده طناب رنگین، آنچه قبلاً آماده کرده، در گوشه شال می ریزند و گره ای بر آن زده، با یک تکان ملایم، صاحب شال را آگاه می سازند که هدیه سوری آماده است.
شال انداز شال را بالا می کشد. آنچه در شال است هم هدیه چهارشنبه سوری است و هم فال.
اگر هدیه نان باشد آن نشانه نعمت است، اگر شیرینی نشانه شیرین کامی و شادمانی، انار نشانه کسرت اولاد در آینده و گردو نشان طول عمر، بادام و فندق نشانه استقامت و بردباری در برابر دشواری ها، کشمش نشانه پرآبی و پربارانی سال نو و اگر سکه نقره باشد نشانه سپیدبختی است.
انشا در مورد چهارشنبه سوری تاریخی
چهارشنبه سوری یکی از جشنهای ایرانی است که در غروب آخرین سهشنبه سال با آداب خاصی برگزار میشود. برخی پژوهشگران واژه «سور» را بهمعنای «جشن» و برخی دیگر آن را برگرفته از واژه پهلوی «سوریک» بهمعنای «سُرخ» میدانند که نشانهای از سرخی آتش یا سرخی و سلامتی فرد است. شاید گواه این ادعا را بتوان در تلفظ «چارشمبه-سُرخی» در اصفهان دانست.
چهارشنبه سوری در واقع پیشدرآمدی برای جشنهای ایام نوروز است و مردم با برگزاری آن به استقبال بهار میروند. مهمترین اصل این آیین باستانی روشنکردن آتشی بزرگ و پریدن از روی آن است تا با این کار بیماری و مشکلات را به آتش بسپارند و سرخی و نیرو و گرما را از آتش هدیه بگیرند. دودکردن اسفند، جاروسوزی، زاجسوزی، سوزاندن وسایل کهنه، ریختن خاکستر آتش به بیرون خانه و حتی کوزهشکنی همگی اقداماتی در جهت دفع بلا و نحسی و رفع چشم زخم بوده است.
در شهرهای مختلف ایران زمین رسومات مخصوصی در شب سهشنبه برگزار شده که شیرینی این شب را چند برابر میکند. بیایید تنها با دور همی و جشن این شبهای آخر سال را طی کرده و با اعمال خطرناک همچون استفاده از مواد محترقه پایان تلخی برای خود و خانوادهمان رقم نزنیم.
مطلب مشابه: انشا پرواز بدون بال برای مقاطع مختلف تحصیلی در قالب های مختلف
انشا با موضوع چهارشنبه سوری
یکی از جشن های سنتی ایرانی که در شب آخرین چهارشنبه سال برگزار می شود چهارشنبه سوری نام دارد.
واژه «چهارشنبه سوری» از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفته است و سوری که به معنی سرخ است ساخته شده است.
در این روز بین ایرانیان آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته می شود که این آتش معمولا در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن می کنند و از آن می پرند آغاز می شود و در زمان پریدن می خوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» در واقع این جمله نشانگر یک تطهیر و پاک سازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد.
به بیان دیگر شما خواهان آن هستید که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلات شما را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به شما بدهد.
چهارشنبه سوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیت افراد باشد و در میان عموم ایرانیان (بجز زرتشتیان) رواج دارد
امروزه در شهرهای سراسر جهان که جمعیت ایرانیان در آن ها زیاد است، آتش بازی و انفجار ترقه ها و فشفشه ها نیز متداول است. در سال های اخیر، رسانه های ایران توجه بیشتری به خطرات احتمالی ناشی از این مواد نشان می دهند.
البته مراسمی که امروزه برپا می شود به طوری کلی متفاوت با آن روزگار است چون از نظر زرتشتیان آتش نماد مقدسی است و پریدن از روی آن به نوعی بی احترامی به آن نماد تلقی می شود.
جشن آتش در واقع پیش درآمد جشن نوروز است که نوید دهنده رسیدن بهار و تازه شدن طبیعت است.
ایرانیان در شب چهارشنبه سوری کوزه های سفالی کهنه را بالای بام خانه برده، به زمین می اندازند و آن ها را می شکنند و کوزهٔ نویی را جایگزین می کنند و عقیده دارند که با شکستن کوزه، آن بلاها دور خواهد شد.
پس از پایان آتش افروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم می آیند و آخرین دانه های نباتی مانند: تخم هندوانه، تخم کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخم خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقی مانده بود، روی آتش مقدس بو داده و می خورند.
انشا در مورد خطرات چهارشنبه سوری
چهارشنبه سوری در غروب آخرین سهشنبه و شب آخرین چهارشنبه سال برگزار میشود. در روزهای قبل از آن و حتی از یکی دو ماه قبل بسیاری از افراد برای این جشن آماده میشوند. آماده شدنهایی که گاهی بسیار خطرناک است و خطرات و آسیبهای جبران ناشدنی به دنبال دارد.در ایران باستان چهارشنبه سوری با آتش پیوند زده شده است و در زمان حاضر آتش را با ترقه و مواد منفجره کوچک میشناسند، به همین دلیل چهارشنبه سوری به جای جشن تبدیل به مراسمی پر از خطر شده است.
اولین خطر برای نوجوانان است. آنها مواد منفجره را بدون آنکه از خطر آن آگاه باشند، در دست میگیرند. در بسیاری از موارد یک بیاحتیاطی و رعایت نکردن مسائل ایمنی باعث از دست دادن چشم، دست، پا و… شده است و در مواردی حتی شخص جان خود را از دست میدهد.خطر دیگر متوجه اطرافیان فرد است. یعنی کسانی که برای تماشا و لذت بردن از آتشبازی با ترقه دور فرد جمع شدهاند. هرچه مواد منفجره بیشتر و از انواع قویتر باشند، شعاع بیشتری را درگیر انفجار میکنند.فقط کسانی که از آتشبازی لذت میبرند، درگیر این خطرات نمیشوند. برخی افراد بدون آنکه به این مراسم تمایل داشته باشند قربانی چهارشنبه سوری میگردند، حتی اگر در خانه خود باشند. به عنوان مثال زن باردار یا پیرمرد و پیرزنی که قلب ضعیفی دارند، ممکن است بر اثر سر و صدای ایجاد شده از انفجارات کوچک دچار حمله عصبی و شوک شده و سلامتیشان به خطر بیفتد. بعضی کودکان از صداهای این انفجارات دچار ترس و وحشت میشوند.
در مرحله بعد نکته قابل تأمل این است که همه افراد مصدوم نیاز به مراقبت ویژه دارند؛ آتشنشانی، بیمارستانها، اورژانسها و آمبولانسها در این شب حالت آمادهباش دارند و یکی دیگر از خطرات شب چهارشنبه سوری هزینههای زیادی است که به قسمت پزشکی و مدیریت بحران کشور وارد میشود.یکی از خطرات دیگر این است که هرساله بسیاری از منابع مالی ایران بر اثر قاچاق مواد و خرید و فروش ترقه و وسایل آتشبازی به کشورهای دیگر مانند چین میرود و وقتی جوانان کشور ما از وضعیت بد اقتصادی و بیکاری گلایه دارند، این نیز از خطرات چهارشنبه سوری است.
نکته جالب اینجاست که خود چهارشنبه سوری به شکل سنتی آن و به تنهایی خطری ندارد و این تبعات وارداتی آن یعنی ترقه و مواد محترقه هستند که این جشن باستانی را خطرناک کرده است.نتیجه میگیریم که تشخیص اینکه با وجود این همه خطر به استقبال هیجانات چهارشنبه سوری برویم یا نه، برعهده خود نوجوانان است و مشاهده میکنیم که در سالهای اخیر تلفات چهارشنبه سوری کاسته شده است.
انشا با موضوع چهارشنبه سوری
چهارشنبه سوری یکی از جشن های فرخنده سال در میان مردم ایران می باشد که دران رسم و رسوماتی هست که مردم بااجرای ان تفریح می کنند و خوش گذرانی می کنند. چهارشنبه ی آخر سال را چهارشنبه سوری می نامند که این سنت سالیان سال است که در بین ایرانیان رواج دارد. با این که در اخر سال این جشن برگزار می شود ولی از جشن های اولیه سال جدید یعنی نوروز می باشد که به چهارشنبه سوری یا چهارشنبه سرخ معروف است.
مردم در این روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهایشان مراسمی را برگزار می کنند که ریشه اش به قرن ها پیش باز می گردد. مراسم ویژه آن در شب چهارشنبه صورت می گیرد برای مراسم در گوشه و کنار کوی و برزن نیز بچه ها آتش های بزرگ می افروزند و از روی آن می پرند و ترانه (سرخی تو از من ، زردی من از تو ) می خوانند. واژه «چهارشنبهسوری» از دو واژه چهارشنبه و سوری که به معنی سرخ ساخته شده .
امروزه در شهرهای سراسر جهان که جمعیت ایرانیان در آنها زیاد است، آتشبازی و انفجار ترقهها و فشفشهها نیز متداول است البته مراسمی که امروزه برپا میشود به طوری کلی متفاوت با روزگار گذشته است. در آن روزگاران یرانیان در شب چهارشنبه سوری کوزههای سفالی کهنه را بالای بام خانه برده، بهزیر افکنده و آنها را میشکستند و کوزهٔ نویی را جایگزین میساختند. که این رسم اکنون نیز در برخی از مناطق ایران معمول است و بر این باورند که در طول سال بلاها و قضاهای بد در کوزه متراکم میگردد که با شکستن کوزه، آن بلاها دور خواهد شد.
در گذشته پس از پایان آتشافروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم میآمدند و آخرین دانههای نباتی مانند: تخم هندوانه، تخم کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخم خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقی مانده بود، روی آتش مقدس بو داده و با نمک تبرک میکردند و میخوردندگرفتهاست.یکی از رسمهای چهارشنبهسوری است که در آن دختران جوان نیت میکنند، پشت دیواری میایستند و به سخن رهگذران گوش فرامیدهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را میگیرند.
قاشق زنی یکی دیگر از رسمهای دیرینه ی چهارشنبه سوری است که در این رسم دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود میکشند تا شناخته نشوند و به در خانهٔ دوستان و همسایگان خود میروند. صاحبخانه از صدای قاشقهایی که به کاسهها میخورد به در خانه آمده و به کاسههای آنان آجیل شیرینی، شکلات، نقل و پول میریزد.
اما امروزه جای تمام این رسوم زیبا را ترقه ها و مواد منفجره گرفته اند و در شبی که همه باید خوشحال در کنار هم باشند عده ای زیادی از هم وطنان عزیزمان در بیمارستانها بستری می شوند و خاطره تلخی از این شب در ذهن خانواده ی خویش نقش می بندند
انشا کوتاه درمورد چهارشنبه سوری
در روز شمار ایرانیان باستان هریک از سیروز ماه را نامی است که نام دوازده ماه سال نیز در میان آنهاست ، ایرانیان باستان در هر ماه که نام روز با نام ماه برهم منطبق و یکی میشدند آن را به فال نیک گرفته و آن روز را جشن میگرفتند ، اغلب جشنهای ایرانیان آریایی چه آنهایی که امروز برگزار میشوند و چه آنهایی که فراموش شدهاند ریشه در آئین کهن زرتشتی دارد، به قول پرفسور مری بریس شادی کردن، تکلیفِ دلپذیرِ دینی این جماعت است.
در کتیبههای هخامنشی هم شادی و جشن ودیعهای الهی «اهورایی» خوانده شده است. پیوند ایرانیان آریایی قبل از اشو زرتشت با ایزدان خود نه پرپایه جهل و ترس از آنان بلکه بر اساس مهر و دوستی استوار بود و مردم در مقابل نعمات و سلامتی عطا شده به آنان به جشن (یَزَشْنْ = نیایش شادمانه) میپرداختند و آنان بایستی با خشنودی و شادی و پایکوبی (نه غم و سوگ و گریه و زاری که از صفات و علامات اهریمنی میباشد) و در عرصه روشنایی و آگاهی به نیایش و ستایش ایزدان میپرداختند.
در گذشتههای دور آریاییان به گرد آتش جمع میشدند و با نوشیدن شیره گیاه هوم (هَئومَه haoma) و با پایکوبی و هلهله و شادی به قربانی حیوانی (معمولاً گاو) میپرداختند و بخشی از آن گوشت را به آتش میافکندند زرتشت غریوهای مستانه و افکندن گوشت قرابانی در آتش و الوده کردن آن را نفی کرد و کشتن جانوران را به رنج، و تباه کردن گوشت آن را کاری اهریمنی به شمار آورد و در برابر اینها خشنودی و پایکوبی و شادمانی از هستی و آفرینش را در گرد آتش درست و برابر با اَرْتَة (فضیلت، سامان و نظم هستی ) و نیکوکارانه شمرد.
مطابق قول و حدس استاد ذبیح بهروز چهارشنبه سوری جشنی است مانند بیشتر جشنهای ایرانی که با ستاره شناسی بستگی تام داشته ومبدإ همه ی حسابهای علمی تقویمی بشمار می رود. در آن روز در سال 1725 پیش از میلاد زرتشت بزرگترین حساب گاه شماری جهان را نموده و کبیسه پدید آورده و تاریخ های کهن را درست و منظم کرده است؛ پس به نظر ایشان در سال 1725 پیش از میلاد،شبی که در روز آن زرتشت تاریخ را اصلاح کرده است، به یادبود آن ، همه ساله مردم ایران جشن بزرگی بر پا کرده و با آتش افروزی،شادی خود را آشکار و اعلام کرده اند و آن رصد و اصلاح تاریخ تا کنون در هیأت و یادمان چهارشنبه سوری ( شب جشن سوری) یا جشن سوری باقی و جاری مانده است.
یک رشته از جشنهای آریایی،که عمر هر کدام از آنها برابر با عمر ملت اهورایی ایران و آریاییها می باشد، از اقوام هند و ایرانی و هند و اروپایی ، جشنهای آتش یا سده میباشد و جشنهایی است که با افروختن آتش جهت سور و سرور و شادمانی آغاز و اعلام میشد.
انشا با موضوع تاریخچه چهار شنبه سوری
انشا درباره چهارشنبه سوری یکی از جشنهای ایرانی است که در غروب آخرین سهشنبه سال با آداب خاصی برگزار میشود.
جشن چهارشنبه سوری در مناطق مختلف ایران نامهای مختلفی همچون گول گوله چهارشنبه (گیلان)، چوارشمه کوله (کردستان)، چارشمبه-سُرخی (اصفهان)، كوله چهارشنبه (قزوین) و… نام دارد و با وجود وجه اشتراک بین آنها، هر منطقه چهارشنبه سوری را با آدابورسوم خاص خود برگزار میکند.
چهارشنبه سوری برخلاف اسمش از غروب آخرین سهشنبه اسفند هر سال آغاز میشود و تا پاسی از شب ادامه مییابد و شامل رسوم مختلفی از آتشافروزی و آتشبازی تا خوردن آجیل مشکلگشا، دورهمیهای خانوادگی، قاشقزنی و… میشود که برخی از این آدابورسوم به فراموشی سپرده شدهاند.
چهارشنبه سوری از پرشورترین رسوم مقدماتی نوروز در اقصی نقاط ایران است که آتش، مهمترین عنصر آن به شمار میرود و نامش نیز از شعلههای آتش گرفته شده است؛ هرچند که امروزه استفاده از مواد آتشزا و انفجاری، این جشن را به مراسمی پرمخاطره تبدیل کرده است که صدمات جسمی و حتی مرگ افراد را در پی دارد.
این جشن وابسته به هیچ مذهب یا قومیتی نیست و از مسلمان تا زرتشتی، مسیحی و… در این جشن شرکت کرده و آن را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکنند. این مراسم در کشورهای دیگری همچون جمهوری آذربایجان، افغانستان، ترکیه و همین طور توسط ایرانیان مقیم خارج از کشور نیز جشن گرفته میشود.
انشا در مورد چهارشنبه سوری
آخرین چهارشنبه سال. ترکیبی که در ذهن همه ما ایرانیان با آتش و جشن گره خورده است. در بیشتر مواقع این جشن با پایان خوش همراه بوده ولی در سالهای اخیر رسم من در آوردی ترقه بازی باعث بروز حوادثی ناگوار گردیده است.
در غروب آخرین سه شنبه سال مردم ایران زمین با شعار زردی من از تو، سرخی تو از من، بیماریها و نارحتیهای سال گذشته را به آتش داده و از بین میبرند. رسمی نیکو و پسندیده که باعث میشود شروع سال جدید همراه با پاکی باشد. اما گاه میبینیم بهجای این جشن و شادی، جنگ خیابانی برگزار میشود. کارزاری که هر نفر برای به رخ کشیدن مواد منفجرهاش، انفجاری عظیم در خیابانها برپا میکند. کافی غروب سه شنبه گوشتان را تیز کنید تا صدای انفجارهای پیاپی را بیاد سالهای جنگ اینبار در محله خودتان بشنوید.
تنها نتیجه استفاده از مواد محترقه در چهارشنبه سوری بروز حوادث خونین و دلخراش است. شبی که قرار است یکی از زیباترین شبهای سال و ورود به سال نو باشد چرا با اهمال کاری به تلخ ترین شب تبدیل شود؟ تخلیه شور و هیجان با برگزاری جشن و دورهمی هزاران بار بهتر از تخلیه چشم جوان یا نوجوانی به دلیل استفاده از مواد آتش زاست.
انشا ادبی در مورد چهارشنبه سوری
آداب و رسوم ما نشان دهنده ی فرهنگ و تمدن دیرینه ی ماست و باید نسل به نسل حفظ شود.
چهارشنبه سوری از گذشته های خیلی دور دارای یک عادت و سنت هایی بوده است که همه ساله اجرا می شده و می شود.
همانطوری که عادت قاشق زنی و یا پریدن از روی آتش بوده است. که هرکدام ماجرایی را پشت پرده دارند. رسم قاشق زنی که مفهوم آن را دارد که در این شب عزیز که همگی به مناسبت عید شادی می کنند و جشن می گیرد درست نیست که افرادی در همسایگی گرسنه سر بر روی بالش بگذارد.
با این رسم همدلی و مهربانی را نسل به نسل به فرزندانمان آموزش می دهیم و با تقسیم غذا و شیرینی و تنقلات خود برکت را به سفره های خود در این شب عزیز مهمان می کنیم و یا رسم پریدن از آتش که نشان دهنده ی این است که با شروع سال جدید تمام بیماری ها و زردی ها از تن و بدن انسان خارج شود و در مقابل آن سرخی و زیبایی آتش در وجودمان وارد شود و با دور هم جمع شدن خانواده ،اتحاد و پیوستگی را یادآور می شوند و با شادی و همهمه به استقبال سال جدید می روند تا در مقابل آن سال شاد و پر از خیر و برکتی داشته باشند.
اما رفته رفته این سنت های مهم و پرمفهوم در حال نابودی است و در مقابل آن رسومات غربی دیگری وارد شده که نه تنها هیچ مفهوم و فایده ایی ندارد بلکه سرشار از خطرات و اتفاقات ناگوار را می تواند به همراه داشته باشد.
مثل رسم آتش بازی و ترقه و فشفشه که می تواند با یک لحظه غفلت اتفاقی جبران ناپذیر به همراه داشته باشد و تنها چیزی که به جا بگذارد حسرت و پشیمانی است.
نتیجه: بیایید این سنت جاویدان و همیشگی را با عشق و خوبی سال خود را شروع می کنیم.
انشای کودکانه در مورد چهارشنبه سوری
زردی من از تو، سرخی تو از من، زردی من از تو، سرخی تو از من …
شب چهارشنبه سوری بالاخره از راه رسید و خاله ام در حالی که از روی آتش می پرید این کلمات را با خودش تکرار می کرد و می خندید اما ناگهان صدای انفجار بلندی آمد و خاله ام جیغ کشید طوری که نزدیک بود یک پایش را داخل آتش بگذارد.
خاله ام آن قدر عصبانی شده بود که دیگر شعر نخواند و پدرم به ما گفت باید به خانه برویم چون جنگ خطرناکی کم کم دارد شروع می شود. با احتیاط از گوشه و کنار کوچه خودمان را به خانه رساندیم.
تا آن موقع صدای انفجارها آن قدر بلند شده بود که من واقعا وحشت کرده بودم.
در خانه دور هم نشستیم و پدر برای ما از گذشته ها گفت. او تعریف کرد که قدیم ها همراه دوست هایش صبح روز چهارشنبه سوری دنبال جمع کردن هیزم می رفتند و بعد از ظهرها هیزم های زیادی که جمع کرده بودند را تقسیم می کردند و از سر کوچه تا آخر کوچه هر چند قدم تعدادی از آن ها را روی هم می گذاشتند.
آن ها یک مقدار نفت و یک کبریت هم آماده می کردند و منتظر شب می شدند، بعد یکی یکی همه آن ها را آتش می زدند. همسایه ها بیرون می آمدند و از روی آتش ها می پریدند و به همه کلی خوش می گذشت.
بعد از این که آتش ها خاموش می شدند همه به خانه های خود می رفتند و دور هم آجیل و تخمه و تنقلات می خوردند، گل می گفتند و گل می شنیدند.
شب های چهارشنبه سوری موقع قاشق زنی هم بود، پدرم و دوستانش صورت های خود را با شال می پوشاندند و با یک روسری و قاشق به در خانه های همسایه ها می رفتند، روسری را داخل حیاط پرت می کردند و قاشق ها را به هم می زدند.
صاحب خانه هم مقداری خوراکی، پول، تنقلات و چیزهای دیگر داخل روسری می گذاشت و بیرون در می گذاشت.
پدرم می گوید قاشق زنی لذت خیلی زیادی داشت و بهترین قسمت چهارشنبه سوری همان لحظه ای بود که مشتاقانه روسری را باز می کردند تا ببینند چه چیزی داخلش است.
کاش چهارشنبه سوری های ما هم مثل قدیم بود، قاشق زنی می کردیم و با خیال راحت و بدون ترس از روی آتش می پریدیم.
انشا در مورد چهارشنبه سوری و خطرات آن
مقدمه: در ایران از جمله جشنهای باقیمانده از جشن های آتش و جشنهای سده، جشن سوری و در پایان سال و یا همان چهارشنبه سوری می باشد
بدنه: گروهی چهارشنبه سوری را از جشن های ایرانی می دانند و اینکه در تاریخ باستان ایران پایه و نشان و ریشه ای برای آن وجود ندارد ، و عده ای نیز آن را کاملاً آریایی و ایرانی می پندارند که بدعتها و انحرافاتی در آن واقع شده است
فلسفه انطباق جشن سوری با چهارشنبه سوری و اینکه جشن سوری ایرانی چگونه نحوست و شومی چهارشنبه سوری را از بین می برد، می تواند این باشد که آتش در نزد ایرانیان آریایی مظهر روشنی ، پاکی ، طراوت ، سازندگی و تندرستی و در نهایت مظهر اهورا مزدا «خداوند» است، بیماریها ، زشتی ها ، بدیها و همهٔ آفات و بلایا در عرصه تاریکی و ظلمت مظهر و نماد اهریمن می باشند .
به اعتقاد ایرانیان هرگاه آتش افروخته شود، بیماری ، فقر، بدبختی، ناکامی و بدی محوّ و ناپدید می گردد چرا که از آثار وجودی ظلمت و اهریمن هستند. پس افروختن آتش و بطورکنایه، راه یافتن روشنیِ معرفت در دل و روح است که آثار اهریمنی و نحوست و نامبارکی را از میان برمی دارد به همین جهت جشن سوری پایان سال را به شبِ آخرین چهارشنبه سال منتقل کردند تا با طلیعهٔ سال نو خوشی و خرم و شادکام باشند.
در جشن چهارشنبه سوری از روی شعله آتش جستن و گفتن سرخی تو از من و زردی من از تو گفتن، از روزگارانی است که در آیین ما مانده است
یکی از واجبات و سنت های معمول آتش افروختن بر سر بام ها و در کوی و برزن بوده است جشن ده روز فروردگان مطابق با هر جشن دیگر ، با افروختن آتش و نیایش های ویژه ای معمول بوده است، اما علت اصلی برافروختن آتش که نشانه شادمانی، ستایش اهورا مزدا و آغاز جشن بود تا ارواح را راهنما باشد ودر روشنی و فروغ اتش به خانه های خود در آیند، البته در پشت بام در کنار آتش خوراک های ویژه ای نیز می گذاشتند.
جشن سوری در قدمت برابر است با اعتقاء آریایی ها و به ویژه مردم ایران زمین به فروهرها یعنی ارواح پاک نیاکان.
شب سوری بی گمان شکل درست تلفظ این جشن «جشن سوری یا چهارشنبه سوری» است
انشا با موضوع چهارشنبه سوری در خانه
ما چهارشنبه سوری خودمون را درداخل خانه و به دیدن فیلمهای متعدد تلویزیون که پشت سرهم پخش می شد گذروندیم. نمیدونم چرا چهارشنبه سوری امسال سیمای ما هی فیلم پخش می کرد. دفعه اولی بود که یک کانال چهارفیلم را بدون پیام بازرگانی پخش می کرد، کلی حال کردم … بابام می گه چون می خواست سنت باستانی چهارشنبه سوری را به ما یاد بدهد.
اما فیلمهای “ترمیناتور” وانیمیشن “عصر یخبندان”، غرب زده می باشند من نفهمیدم بابایم کدام سنت باستانی را گفت ؟! دیشب تهران نزدیک خانه ما موتورسواری زیاد می کردند. 70،80 تا برادر بودند فکر کنم اومده بودند با موتور از روی آتیش بپرند. بابام می گه ترق وتروق کار بدی است چون آدم آتش می گیرد. من هم آتش گرفتم اما ترق و تروق بازی نکردم نمی دونم چم شده بود! می گن نماینده زرتشتیان هم آتیشی شده.
فکر کنم اون هم ترق و تروق بازی کرده . همش به خاطر چهارشنبه سوری است .از سن و سالش هم خجالت نمی کشه!! من نفهمیدم سنت های ما خرافی است یا خرافات ما سنتی !آخه بابام میگه همه سنتها یک جریانی دارند. اما من هنوز نفهمیدم خرافاتی شدن سنتها چه جریانی دارند؟ آخه چند روزیه هی میگن سنت آتش افروزی خرافی است.چهارشنبه سوری امسال سرم را درد آورد فکر کنم به خاطر سرو صداهای ترقه بود ولی تا حالا هیچ وقت موقع سروصداهای ترقه سرم درد نمی گرفت. گمونم در ترقه های امسالشان از گاز فسفر سفید استفاده کرده بودند!!.
بابام میگه اینقدر پای تلویزیون نشین، من گوش نمی دم. چهارشنبه سوری امسال یه برنامه از تلویزیون پخش شد که گفت من و بابام و امثال من و بابام ، “فراماسونر انگلیسی” هستیم. اما بابایم همیشه به من می گفت تو خیلی بچه هستی و می گه خودش هم یزدیه!! من نمی دونم انگلیس مال کدوم یکی از توابع یزده! اما فکر کنم فراماسونر انگلیسی یعنی بچه یزدی!!. فکر کنم اونهایی هم که مال کرمان باشند بهشون می گن ناسیونالست !!
ولی هنوز نفهمیدم به بچه کرمونی چی می گن؟ فکر کنم بهش بگن ناسیونالیست باستانگرا!
من ناسیونال دوست ندارم آخه بابام میگه پاناسونیک بهتره ! پس نتیجه میگیریم ناسیونالیسم بداست و باید پاناسونیکسیم بود. بابام میگه یادش به خیر چهارشنبه سوریهای قدیم ما قاشق زنی می کردیم . اما حالا به جای قاشق زنی همش من را کتک می زنه!! آخه بابام می گه تو خیلی حرف می زنی! ولی من فکر کنم بابام بچه مظلوم گیر اورده. می ترسه آخرش من زن کرمونی بگیرم اون وقت بشم یه فراماسونر انگلیسی ناسونالیست یزدی کرمونی!!!
انشا درمورد چهارشنبه سوری برای متوسطه اول
انشا درمورد چهارشنبه سوری برای متوسطه اولمقدمه:
از گذشتگان ما تاکنون بسیاری از آداب و رسوم باب شده است که برای تک تک افراد بسیار حائز اهمیت بوده و دست به دست و سینه به سینه چرخیده است تا به امروز که به دست ما رسده است آداب و رسومی مثل عید نوروز و مراسم چهارشنبه سوری.
متن انشا:
آداب و رسوم ما نشان دهنده ی فرهنگ و تمدن دیرینه ی ماست که با اجرا و احترام به آن اصیل بودن ما و ارزشمند شمردن گذشتگان ما جلوه گر می شود. این رسومات از گذشته های خیلی دور دارای یک عادت و سنت هایی بوده است که همه ساله اجرا می شده و می شود. همانطوری که عادت قاشق زنی و یا پریدن از روی آتش بوده است.
که هرکدام ماجرایی را پشت پرده دارند. رسم قاشق زنی که مفهوم آن را دارد که در این شب عزیز که همگی به مناسبت عید شادی می کنند و جشن می گیرد درست نیست که افرادی در همسایگی گرسنه سر بر روی بالش بگذارد. با این رسم همدلی و مهربانی را نسل به نسل به فرزندانمان آموزش می دهیم و با تقسیم غذا و شیرینی و تنقلات خود برکت را به سفره های خود در این شب عزیز مهمان می کنیم و یا رسم پریدن از آتش که نشان دهنده ی این است که با شروع سال جدید تمام بیماری ها و زردی ها از تن و بدن انسان خارج شود و در مقابل آن سرخی و زیبایی آتش در وجودمان وارد شود و با دور هم جمع شدن خانواده ،اتحاد و پیوستگی را یادآور می شوند و با شادی و همهمه به استقبال سال جدید می روند تا در مقابل آن سال شاد و پر از خیر و برکتی داشته باشند.
اما رفته رفته این سنت های مهم و پرمفهوم در حال نابودی است و در مقابل آن رسومات غربی دیگری وارد شده که نه تنها هیچ مفهوم و فایده ایی ندارد بلکه سرشار از خطرات و اتفاقات ناگوار را می تواند به همراه داشته باشد. مثل رسم آتش بازی و ترقه و فشفشه که می تواند با یک لحظه غفلت اتفاقی جبران ناپذیر به همراه داشته باشد و تنها چیزی که به جا بگذارد حسرت و پشیمانی است. بیاییم از گذشتگان خود درس بگیریم و آن ها را سرمشق و سرلوحه ی زندگی خود قرار دهیم و مهربانی و یک دلی و اتحاد و پیوستگی را به جای شادی ها و لذت های لحظه ایی جایگزین کنیم. زیرا که این آموزه های گران بها نه تنها لحظه ایی نیستند بلکه جاویدان و همیشگی هستند و با اجرا آن تنها با عشق و خوبی سال خود را شروع می کنیم.
نتیجه گیری:
گذشتگان ما درست است که در گذشته بودن و تمام شدن اما با کمی تحقیق و پرس و جو متوجه می شویم که با همه ی قدیمی بودنشان اما همیشگی بودند. بیاییم با پیروی از آن ها ما نیز همیشگی شویم.