در این بخش کپشن نگاه به دوست دست و بیش از 20 متن احساسی خیره شدن به افق را در این بخش هم نگاران گردآوری کرده ایم.
جملات و متن کپشن نگاه به دوردست
هر روز میگویم دوستش دارمهاج و واج نگاهم میکندمی پرسد با بنده بودید؟میگویمچی؟من؟حتما اشتباهی رخ داده؟او عاشق این اشتباه من و منعاشق این ارتکابم!
گاهی اوقات شجاعانه ترین کاری که می تونی انجام بدی اینه که به گذشته نگاه نکنی.
جملات خیره شدن به دور دست
فرقی نمیکند چه برایم نوشته دوستگیرم که ناسزاست ولی دستخط اوستآیینه وار خیره به تنهایی توامآری! سکوت سادهترین راه گفتوگوست…
ای کاش وقتی به دوردستها میروی، خودت را در آغوشم جا بگذاری .#پرویز _شاپور
خواب . امیدواریم این مطلب مورد توجه شما سروران گرامی قرار گیرد.عاشق شدن چه حال غریبی ست،خوب من!لرزیدنِ نگاه و دل و دست و شانه هاست
It’s night your distant dream is approaching!
شب است ،رویای دوردست تو نزدیک میشود!
آن لحظه هاکه مات در انزوای خویشیا در میان جمع ،خاموش می نشینم ؛موسیقی نگاه ِ تو راگوش می کنم !
متن خیره شدن به افق
مانعی برای دوست داشتنبرای عشق نیستند؛درستاما اگر من اینجا گریه کنمآیا در دوردست هاگونه های تو خیس خواهند شد؟
مثل کودکیکه با بی اعتنایی به سیبی نگاه می کندبه آسمان خیره مانده امآسمانی که بین طلوع و غروبشحتی سنجاقکی پوست نمی اندازدآسمانی که روزش نیمی خورشید و نیمی زخم استو شبش نیمی اضطراب و نیمی ماهبانو!ندامت واژه ی مناسبی نیستاما تا کی می توانم در این باغ کهنه نمک دریا را به خاطر می آوردنه طعم آفتاب رابه انتظار بنشینم
حداقل نصفِ ما، تو کل زندگیمون، نه یه اکیپ پایه داریم، نه یه مسافرت خفن میریم، نه قراره دونفری تو کویر دراز بکشیم و به آسمون خیره بشیم؛فقط میریم سرکار و با خانواده میجنگیم.واقعا ترسناک نیست؟ نمیترسید همین جوری عمرتون تموم شه؟!
امیدوارم هر روز برایت رویایی باشد در دستنه دوردستعشقی باشد در دلنه در سرو علتی باشد برای زندگینه روز مره گیاردیبهشتی جان تولدت مبارک .
تو از من جدا نشدی، من عضوی از وجود تو بودم که قطعش کردی، تکهتکهاش کردی، تقسیمش کردی و تکهی بزرگتر را برداشتی و با خود بردی. هر کجا که می خواهی برو؛ به هر کجا که می خواهی فرار کن؛ هر قدر می خواهی به دوردستها برو؛ نمیتوانی من را از تکهای که با خود بردهای جدا کنی.
ﺗﻜﻴﻪ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﻪ تو را ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ، اما ﺍﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭه ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ میﺗﺮﺳﻢ. چشمانت را ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ، ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺳﺮﺩ ﺷﺪﻥ نگاهت میﺗﺮﺳﻢ. ﺩﺳﺘﺎنت ﺭا ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ، ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭه ﺧﺎلی ماندن ﺩستهایم میﺗﺮﺳﻢ. ﺁﻏﻮشت ﺭا ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ، ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺩﻭباﺭه بیپناه ﺷﺪﻥ میترﺳﻢ. ﺑﺎ تو ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺭا ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ، ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭه ﺭﻓﺘﻦﻫﺎ میﺗﺮﺳﻢ. ﻗﺼﻪ را ﻛﻮتاه ﻛﻨﻢ، من عشق ﺭا ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ، ﺍﻣﺎ ﺍﺯ همهی این “اما”ها میﺗﺮﺳﻢ …