در این مطلب متن نا امیدی و یاس و جملات غمگین نا امید شدن در عشق و زندگی را گردآوری کرده ایم.
فهرست موضوعات این مطلب
جملات نا امید شدنعکس نوشته نا امیدیمتن نا امیدی در عشقجملات غمگین نا امیدی در عشقجملات نا امید شدن
زمان گذشت بدون توجه به چیزهای کوچکی که کم هم نبودندچیزهای کوچکی که حداقل می توانستند تحمل کردن زندگی را آسان تر کنندگاهی فرصت نبودگاهی حوصلهو من خیلی دیر این را فهمیدمخیلی دیرهر چند که شاید هنوز هم پشت این همه سیاهیکسی ، چیزی پیدا شود که نام من را از یاد نبرده باشد
***
خدا میشود بلیطم را پس بگیری . . . ؟مقصد را اشتباه آمدم . . اینجا را نمی خواهم
***
شانس یکبار در خونه آدم رو میزنه…ولی بد شانسی دستش رو از رو زنگ ور نمیداره…بدبختی هم که کلید داره هر وقت بخواد رسما میاد تو !
***
صــداے تپـش هـاے قلبمــ رو میشنومولـےهیچـ علاقه اے به زندگـے کردטּ توشـ نیستـــ
خالی تر از سکوتم …انبـوهــی از ترانـهبــا یـاد صبـح روشـن اما …امیـد باطلشب دائـمی ست انـگار …
عکس نوشته نا امیدی
یکی میگه: تف به جهانیکی ام جهان رو عشقهواسه اینهمه تبعیض نگرونمواسه هر قطره ي اشکیکه رو گونه ي یتیمهواسه آینده ي جهان نگرونم
***
ﻛﺎﺵ ﭼﻮﻥ ﭘﺎﻳﻴﺰ ﺑﻮﺩﻡﻛﺎﺵ ﭼﻮﻥ ﭘﺎﻳﻴﺰ ..ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻭ ﻣﻼﻝ ﺍنگیز ﺑﻮﺩﻡﺑﺮﮔﻬﺎﻯ آﺭﺯﻭﻫﺎﻳﻢ ..ﻳﻜﺎﻳﻚ ﺯﺭﺩ ﻣﻴﺸﺪآﺳﻤﺎﻥ ﺳﻴﻨﻪ ﺍﻡ .. ﭘﺮ ﺩﺭﺩ ﻣﻴﺸﺪﺍﺷﻜﻬﺎﻳﻢ .. ﻫﻤﭽﻮ ﺑﺎﺭﺍﻥﺩﺍﻣﻨﻢ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ ﻣﻴﺰﺩﻭ ﭼﻪ ﺯﻳﺒﺎ ﺑﻮﺩﺍﮔﺮ ﭘﺎﻳﻴﺰ ﺑﻮﺩﻡ
***
درد من نیستکه این درد پریشانی هاستاین جنون عادت هر روزه ي تهرانی هاستپشت من پهنه ي زخم استولی شهر هنوزنخستین دغدغه اش پینه ي پیشانی هاست
***
چه زیباست خیالی که تورا از آن همه ي فاصله می آوردبه کلبه تنهایی ام
متن نا امیدی در عشق
کنار برکه دلم نشستم و نیامدیدوباره در سکوت خود شکستم و نیامدیسوال کردم از خدا نشانه ي منزل ي توراسکوت کرد و در سکوت نشستم و نیامدی
ﺷﮏ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺍﺷﮏ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﻧﺪ ﻣﺎﻫﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺁﺏﺍﺷﮏ ﻣﺎﻫﯽ ﻫﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺁﺏ ﺩﺭﯾﺎ ﺷﻮﺭ ﻧﯿﺴﺖ
***
مجنون همه ي وقت مردنیستگاهی مجنون دخترکی تنهاستکه زمانی لیلی کسى بود
***
همه ي وقت از آمدن ن بر سر کلمات می ترسیدمن داشتن تون بودن تون ماندن توکاش اینبار حداقل دل واژه برایم می سوخت و خبری میداد از ن رفتن تو
***
شانس یکبار در خونه آدم رو میزنه…ولی بد شانسی دستش رو از رو زنگ ور نمیداره…بدبختی هم که کلید داره هر وقت بخواد رسما میاد تو!
جملات غمگین نا امیدی در عشق
گذشته که حالم را گرفته است!آینده که حالی برای رسیدنش ندارم!و حال هم حالم را به هم میزندچه زندگی شیرینی!…
***
چقدر این سربالایی ها ادامه دارند؟من از زندگی که هیچ … پاهایم از من شکایت دارند
***
دلم هوای تو را کرده است
تو که نیستی
این هوا گرگ و میش را
سخت در آغوش می کشد!
بیچاره میش ها
که در آغوش هوا هم خانۀ گرگ ها شده اند!
و بیچاره تر گرگ ها ؛
که همیشه نقشِ بدِ قصه را دارند
ای کاش هوایت را نمی کردم!
تو همیشه با منی
در میان تار و پود جان و تن
لژنشین قلب من!