جملات کوتاه و متن های ناز کشیدن از همسر و عشق
اگر قصد نزدیک شدن و جذب کردن همسر خود را دارید می توانید از جملات محبت آمیز و ناز کشیدن برای همسرتان استفاده کنید. در ادامه جملات ناز کشیدن، دلبری کردن و جذب کردن عشق و همسر را در این بخش از هم نگاران قرار داده ایم و امیدواریم که این جملات مورد پسند شما قرار گیرد.
«دوستت دارم» گلایه از تکراری بودنش نکن. مشکل از من نیست. تو زیادی دوست داشتنی هستی.
***
چه دلنشین است صدایت که با باران همخوانی میکند آنگاه که میگویی: دوستت دارم! و من صدای باران را بهانه میکنم و میگویم: چه گفتی؟ آن لحظه هیچ صدایی شنیدنیتر از آن نیست که تکرار میکنی: دوستت دارم!
***
شانههایت را برای تکیه انتخاب کردم تو پناه منی در لحظههای بیقراریام/ در عبور بادهای خزان. روی باغ شانههایت هر وقت اندوهی نشستف در حمل بار غصهات با شوق شرکت میکنم.
***
مینویسم برای تو که بخوانی که بدانی دوست داشتنت برای من بیانتهاست.
***
جملات ناز کشیدن از همسر
من بلد نیستم دوستت نداشته باشم. بلد نیستم حرف دلم را نگویم. حتی بلد نیستم نگویم میخواهمت وقتی میخواهمت. بلد نیستم نخندم وقتی با تو هستم. حتی اخم کنم وقتی ناراحتم. من هیچ کار مهمی را بلد نیستم جز دوست داشتن تو.
***
دستت را که میگیرم میدانم نابتر از تو دستهای تو دستی نیست. میدانم ماندنیتر از نگاه تو چشمی نیست. برای خندههایم میخندی، برای گریه هایم شانه میشوی. میدانم برای راست گفتن مستی نمیخواهی. پس همیشه در قلبم میمانی.
***
بُرد هوای دلبری هم دل و هم قرار من…
***
آغوشت را با تمام دنیا معامله نمیکنم. همین که گرمابخش وجودم هستی دنیایی ثروت است.
***
متن عاشقانه دلبری کردن و ناز کشیدن از همسر
تو همان بایدِ من هستی. مثلاً همیشه باید باشی. باید دستانم دائم گم در دستهایت باشد. باید تنم فقط به بوی عطر تو عادت داشته باشد. باید فقط عاشقِ تو باشم. باید…
***
تو فقط بگو دوستت دارم … من احساسم را چنان به نگاه هایت گره خواهم زد که خورشید هر روز صبح قربان صدقه دلبری های ما برود.
***
گرمایی بوده ام همیشه ولی بین خودمان بماند، سرمایی میشوم … وقتی پای آغوش تو در میان باشد …
***
زندگی چرخش واژگان است، یکی به جرم تفاوت تنهاست، یکی به جرم تنهایی متفاوت.
***
دلم قهوه میخواهد از همانهایی که برای آشنایی با اصرار مرا به آن دعوت میکردی/ نه از این قهوه هایی که در تنهایی سر میکشم.
***
دوام نمیاورم سرمای زمستان امسال را باید کوچ کنم… به قشلاق آغوشت.
***
کاش میشد در آسمان ها پر کشید / چون عقابی ابرها را هم درید/ پر کشید و در حضورت جان سپرد / لحظه ی آخر دو چشمان تو دید.
***
دوست داشتن ساده است و باور کردنش سخت/ تو ساده باور کن، که سخت دوستت دارم.
***
هر شاهدی که در نظر آمد به دلبری/ در دل نیافت راه که آنجا مکان توست…
***
تسبیحی بافتهام نه از سنگ، نه از چوب، نه از مروارید. بلور اشکهایم را به نخ کشیدهام تا برای شادمانیات دعا کنم.
***
تو …نمیدانم نامت را چه بگذارم. مخاطب خاص؟ تمام زندگی؟ دلیل نفس کشیدن؟ همه وجود؟ یا تنها عشقم… به هرنامی که باشی بدان تا ابد برایت جان میدهم.