گاهی عشق نافرجام و تلخ است. گاهی عشق چنان تمام میشود که آتشی بر جان انسان میزند. ما نیز امروز در سایت ادبی وهنری هم نگاران قصد داریم متن درباره عشق نافرجام را برای شما دوستان قرار دهیم. در ادامه متن همراه سایت هم نگاران باشید.
متن و شعر درباره عشق نافرجام
همیشه میترسیدم تو را از دست بدهم ، همیشه میترسیدم رهایم کنی ،مرا تنها بگذاری
اما…. تو آنقدر خوبی، که به عشق و دوست داشتن وفاداری
که حتی یک لحظه نیز فکر نبودنت را نمیکنم
همین مرا خوشحال میکند ، همین مرا به عشق همیشه داشتنت امیدوارم میکند
چه احساس قشنگیه .. وقتی وجود عزیزی رو کنارت حس کنی
دستاشو تو دستت بگیری
باهاش قدم بزنی
صداش رو بشنوی
بودن اش رو در کنارت لمس کنی
چه احساس نازنین و شیرینیه ….. روبه رو با کسی که دوسش داری بشینی
چشاش رو نگاه کنی ..
تا عمق وجودت از یه گرمای عجیب آب بشه !!
قلبت پر تپش بشه … انگار داره از سینه کنده می شه !!
چه احساس عجیبیه ..
وقتی بخوای با انگشتات صورتشو حس کنی
با موهاش بازی کنی
خدای من .. باور کردنی نیست …
اونی که می خوای .. دوسش داری …. عاشقی …
کنارت باشه … باهات باشه .. هم راهت … هم پات باشه ….
باور کردنی نیست …
وجودتو حس می کنم …
ولی پیشم نیست…!!!
خدایا این حسو ازم نگیر
یک روز می بوسمت !
یک روز که باران می بارد،
یک روز که چترمان دو نفره شده
یک روز که همه جا حسابی خیس خیس است ،
یک روز که گونه هایت از سرما سرخ سرخ شده ،
ارامتر از هر چه تصورش کنی ،
…… اهسته می بوسمت….!!!
برای تو زندگی میکنم ، به عشق تو زنده هستم ، اگر نباشی دیگر نیستم
تویی که بودنت به من همه چیز میدهد، هر جا بروی دلم به دنبال تو میرود…
عشق تو ، حضور تو، به من نفس میدهد هوای بودنت
این دیگر اولین و آخرین بار است که دل بستم ، نه به انتظار شکستم ، نه منتظر کسی دیگر هستم
تو در قلبمی و تنها نیستی ، تو مال منی و همه زندگی ام هستی…
همین که احساس کنم تو را دارم ، قلبم تند تند میتپد ، به عشق تو میگذرد روزهای زندگی ام…
به عشق تو می تابد خورشید زندگی ام ، به عشق تو آن پرنده میخواند آواز زندگی ام
و این است آغاز زندگی ام ، گذشته ها گذشته ، با تو آغاز کردم و با تو میمیرم….
به هوای تو آمدن در این هوای عاشقانه چه دلنشین است ، به هوای تو دلتنگ شدن و اشک ریختن کار همیشگی من است
بودنم به عشق بودن تو است ، اگر اینجا نشسته ام به عشق این انتظار است
در انتظار توام ، تا فردا ، تا هر زمان که بخواهی چشم به راه آمدن توام
خسته نمیشود چشمهایم از این انتظار ، میمانم و میمانم از این خزان تا پایان بهار
تا تو بیایی و او که به انتظارش نشستم را ببینم ، تا چشمهایت را ببینم و دنیای زیبایم را در آغوش بگیرم
نمیتوان از تو گذشت ، به خدا نمیتوان چشم بر روی چشمهایت بست ، بگذار تو را ببینم ، تا آخرین لحظه ، تا آخرین حد نفسهایم….
نمیگویم که مرا تنها نگذار ، تو در قلبمی و هیچگاه تنها نمیمانم ، نمیگویم همیشه بمان ، تا زمانی که هستی من نیز میمانم ، اگر روزی بروی ، دنیا را زیر پا میگذارم ، نمیگویم تنها تو در قلبمی، نیازی به گفتنش نیست آنگاه که تو همان قلبمی… قلبی که تنها تپشهایش برای تو است ، زنده ماندن من به شرط تپشهای این قلب نیست ، به عشق بودن تو است !
می دانی بهترین روز زندگیم کی می تواند باشد ؟
روزی که تو در میان ناباوری هایم می آیی
و دستم را می گیری …
و آرام زمزمه می کنی :
دوستت دارم
و خواهی گفت که برای همیشه آمده ای …
آمده ای تا بمانی …
دوستت دارم عشقم
خوبم:
چشمهایم را میبندم،
زمان را متوقف میکنم،
مسافت ها رو از بین میبرم،
و تو را تا ابد در آغوش میگیرم.
دلم برای آغوش گرمت تنگ است
دلگیر میشوم وقتی فکر میکنم که عاشقانه هایی که برایت مینویسم
مثلِ چای هایی هستند که خورده نمیشوند!
یخ میکنند و باید دور ریخت!
زندگی به من آموخت چگونه گریه کنم!!
ولی گریه نیاموخت چگونه زندگی کنم…
تو به من آموختی دوستت بدارم…
اما نیاموختی چگونه فراموشت کنم
خیلی سخته! مدام مجبور باشی..
خودتو به یکی یادآوری کنی..
تا ”تو” رو یادش نره!!!
وقتی تو نیستی تا زخمهای مرا بوسه ای زنی
دیگر شبانه هایم نیز یاوه گویی های مداوم اند
دلم گرفته است و این تنها کلامی است
که با تکرار جان مرا می گیرد
در دقایق تاریک بی کلام…..
در آیینه که می نگرم چشمهایی است شیشه ای …
میگویند ساده ام…
اما تو این را باور نکن من فقط دوستت دارم
وآنها این را نمیفهمند …
دلــــم میخـــواد
واســـه یــکــــ بار
میومدی و بهم میگفتی
چتــــه تـــو …؟
میگفتی حرفاتو بزن با من در دو دل کن …
بگو بهم که این مدت چی کشیدی …
میگفتی حالـــا دیگه من پیشتــم
دیگــه ناراحت چیزی نباش ….
تو منـــو داری ….
چقد دلتنگـــــــــــم …
شده یه چیزی تو دلت سنگینی کنه….؟؟؟
خیلی سخته آدم کسی رو نداشته باشه…
دلش لک بزنه که با یکی درد دل کنه ولی هیچکی نباشه…
نتونه به هیچکی اعتماد کنه…
هر چی سبک سنگین کنه تا دردش رو به یکی بگه نتونه,
آخرش برسه به یه بن بست …
تک و تنها با یه دلی که هی مجبورش می کنه اونو خالی کنه …
اما راهی رو نمی بینه سرش روکه بالا می کنه آسمون رو می بینه
به اون هم نمی تونه بگه…
خیری از آسمون هم ندیده
مگه چند بار اشک های شبونش رو پاک کرده…؟!
بهش محل هم نداده
تا رفته گریه کنه زود تر از اون بساط گریه اش رو پهن کرده تا کم نیاره …
خیلی سخته ادم خودش رو به تنهایی خوش کنه اما دلی داشته باشه که مدام از تنهایی بناله…
خیلی سخته ادم ندونه کدوم طرفیه؟!
خیلی سخته ادم احساس کنه خدا اونو از بنده هاش جدا کرده …
خیلی سخته ندونی وقتی داری با خدا درددل می کنی داره به حرفات گوش می ده یا …
پرده ی گناهات اونقدر ضخیم شده که صدات به خدا نمی رسه….
سخــتــــــه
سخــتــــــه کسی که همــه دنیاته
باهاتــــــ مثه غریبه ها باشـــه
کسی که یــه روزی واسش آشنا ترین بودی … درد داره وقتی مـیبیـنــی و نمیتونـی دم بـزنـی …:(
عشق تو شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد !
زیبا بود امّا شوخی بود !
حالا …. . . تو بی تقصیری ! خدای تو هم بی تقصیر است !
من تاوان اشتباه خود را پس میدهم . . . !
تمام این تنهایی تاوان « جدّی گرفتن آن شوخی » است ….
دلم برايت تنگ مي شود
گرچه اينجا نيستي
هرجا مي روم
يا هرکار مي کنم
صورت تو را در خيال مي بينم و دلم برايت تنگ مي شود
دلم براي همه چيز گفتن با تو تنگ مي شود
دلم براي چشمانمان تنگ مي شود که پنهاني به هم دل مي دادند
دلم براي هيجاني که با هم داشتیم تنگ مي شود
دلم براي همه چيزهايي که با هم سهيم بوديم تنگ مي شود
دلتنگي براي تو را دوست ندارم
احساس سرد و تنهاييست
کاش مي توانستم با تو باشم
ولي افسوس
با جاي خاليش تو قلبت چيكار مي كني.
با اين همه تشابه اسمي چيكار مي كني..
با اهنگايي كه باهاش گوش ميكردي چيكار مي كني..
وقتي ازت سراغشو مي گيرن چيكار مي كني…
وقتي تيكه كلامشو مي شنوي چيكار مي كني..
و وقتي مي دوني ديگه حتي همين استاتوستو نمي بينه و نمي خونه چيكار مي كني….:(
گفتم خدا : چرا هر وقت شادم همه با من ميخندند ،
ولي وقتي غمگينم كسي با من نميگريد ؟
خدا گفت : خنده را براي جمع آوري دوست
و غم را براي انتخاب دوست آفريدم …
هـر کـاری مـی کـنه دلـم ، تـا بـغـضـمـو پـنهـون کـنه
چـی مـی تـونه فــکـر تـــو رو ، از سـر مـن بيـرون کـنه … 🙁
مــن، دهقــان فــداکــاری شــده ام
کــه تمــام وجــودش را
بــه آتــش کشیــده، روبــرویــت
و تــو، قطــاری کــه
چشــم دیــدن مــرا نــدارد . . ………
می گویم….
هیچ کس نمی فهمد … چه حسی دارم!
چون تنها “من “….
“تو ” را با تمام وجودم لمس کردم!
خدایا اگه اومدم پیشت…
اجازه بده قبل از تو
من چند تا سوال ازت بپرسم …..:(
نمیدانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند
می گویند حساسیت فصلی است
آری من به فصل فصل این دنیای بی تو حساسم
وقتی تو خودت گیر می کنی
وقتی همه چیز برات میشه یه سوال !
وقتی توی تکرار صحنه ها اسیر میشی
وقتی اونقدر خسته میشی که حتی از فکر کردن به فکر کردن هم بیزار میشی
وقتی کسی نیست که بفهمه چی میگی …
وقتی مجبوری خودتم گول بزنی …
وقتی حتی شهامت خیلی چیزها رو نداری !!!
وقتی می دونی هیچ کس و هیچ چیز خودش نیست …
وقتی می فهمی که نباید می فهمیدی ..
وقتی روزگار یادت میده که باید سوخت و ساخت …
وقتی می خندی به اینکه کارت از گریه گذشته …
وقتی قراره هیچ چی جای خودش نباشه
وقتی منتظر یه اتفاقی و اون اتفاق هیچ وقت نمی افته ..
وقتی نباید اونی باشی که هستی …
وقتی تو رو بخاطر صداقتت محکوم می کنن ..
وقتی خوشحال میشن که غرورت بشکنه …
وقتی حرفاتو فقط دیوار می فهمه ! …
وقتی……………………….!!!
میشی اینی که من الان هستم…. 🙁 اینی که من الان هستم … تو فکر کن مـرده متحرک ..
نبوده ؛
نیست ؛
نخواهد بود
عــــزیــــزتــــر از تـــو بــــــرای مـــــــــــــن
برايتــ دعا مے کنمـ …
دعا مے کنمـ کـﮧ هيچگاه چشمهاے زيباے تو را در انحصار قطره هاے اشکــ نبينمـ
و تو برايمـ دعا کـטּ ابر چشمـ هايمـ هميشـﮧ براے تو ببارد
دعا مے کنمـ کـﮧ لبانتــ را فقط در غنچـﮧ هاے لبخند ببينمـ
و تو برايمـ دعا کـטּ کـﮧ هرگز بے تو نخندمـ
یـــادتان باشــد …
کـــم حوصلـه ســت ..
ظـاهـــرش جـــدیست ..
امـا دلـــی دارد کـه مــهربـانـی اش بـه وسعـت یک اقــیـانــوس است !
بــد قـول نــیـست .. امـــا گرفتار است
خــستـه کـه بــاشـد ..
تــنهـایش بــگــذارید !
تودار است ..
اما صبر کنید خودش بعد حرفهایش رامی گوید !
او همه چیز من است …
آنقدر دوستت دارم
که هر چه بخواهی همان را بخواهم
اگر بروی شادم
اگر بمانی شادتر
تو را شاد تر می خواهم
با من یا بی من
بی من اما
شادتر اگر باشی
کمی
– فقط کمی –
ناشادم
و این همان عشق است
عشق همین تفاوت است
همین تفاوت که به مویی بسته است
و چه بهتر که به موی تو بسته باشد
خواستن تو تنها يک مرز دارد
و آن نخواستن توست
و فقط يک مرز ديگر
و آن آزادي توست
تو را آزاد مي خواهم
یه روز کسی که خیلی دوسش داشتم
بهم گفت واسه بزرگترین ارزوم دعا کن
منم شب ها اشک ریختم و دعا کردم
اما هیچ وقت نفهمیدم بزرگترین ارزوش جدایی از من بود
کاش یادمان بدهند جاده ي یک طرفه همیشه یک طرفه است.
کاش یادمان بدهند عشق یک طرفه همیشه یک طرفه است.
کاش یادمان بدهند دلی که با ما نباشد هرگز براي ما نخواهد شد.
کاش یادمان بدهند ریسک یک طرفه ها را به جان نخریم.
کاش یادمان بدهند …
کاش یادمان بدهند …
حرفی نزنی طاقت جنجال نـــــدارم
بدجور شکسته ست دلم حال ندارم
درهای قفس باز و دلم عاشق پرواز
از حــــــــس پریدن پــر و بال نــدارم
آهای مردم شهر حواستان به حرفهایتان باشد، دل انسانها شیشه نیست که با بازدم نفسهایتان روی آنها کنید و بعد با یک انگشت قلبی بکشید و اشک ریختنش را تماشا کنید و لذت ببرید، عشق یک طرفه را به شیشه دل یک انسان نچسبانید، اگر روی شیشه نازک دل انسانها قلبی کشیدی حتی اگر زن هستی اما مردانه به پایش بمان و بیاست!
به ما که رسیـــــد
عشقهایِ اسطوره ای از مد افتاد
و جایش را عشق های بی سرانجام و یک طرفه گرفت
به ما که رسید
دوست داشتن شد تو را دوست دارم ولی نبودی جایت را خالی نمیگذارم پرش میکنم با بهتر از تو…
فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه آن است که باشد غم خدمتکارش
در عشق یک طرفه میمانی که باید چه بگویی، می گویی خدانگهدار اما در دلت میخواهی دستت گرفته شود! می گویی برای آخرین بار خداحافظ ولی در دلت میخواهی در آغوشت گیرند و در نهایت با یک دنیا عشق یک طرفه بگویی مطمئنم بی من دوام نخواهی آورد و این را یک روزی خواهی فهمید که هیچکس به اندازه من تو را دوست نخواهد داشت!
امروز معلم عشقم گفت: دوخط موازی هیچگاه به هم نمیرسند
مگر اینکه یکی از آنها خود را بشکند.
گفتم: من که خودم را شکستم پس چرا به او نرسیدم،
لبخند تلخی زد و گفت: شاید او هم به سوی خط دیگری شکسته باشد!
فکر میکنی وارد یک عشق یک طرفه شدهای؟ برادرم، خواهرم! تو را نمیخواهد؟ خب نخواهد! کمتر خودت را به آب و آتش بزن! خودت را رها کن، پرواز کن، نفس بکش با تمام وجودت! باور کنید که عشق دو طرفه طعم دیگری دارد، خود را فدای جان یک عشق یک طرفه نکنید!
آنکه می رود فقط می رود ولی آنکه می ماند درد می کشد ، غصه می خورد ، بغض می کند ، اشک می ریزد و تمام اینها روحش را به آتش می کشد و در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت آرام آرام خاکستر می شود …
آری ، این است خاصیت عشق یک طرفه
ﭼــــﺮﺍ ﺩﻟــــﺖ ﮔــــــﺮﻓﺘﻪ؟ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺁﺩﻡ ﺍﺳﺖ . .
ﺍﮔﺮ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻩ ﮔﺮﻓﺖ . . . ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭ . . . ﺍﮔﺮ ﺭﻓﺖ،
ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﻦ . ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﭼﺸﻤﺎﯼ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﻋﺎﺷﻘﺶ ﻣﯿﮑﻨﺪ . .
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﮐﻢ ﻣﺤﻠﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﻔﻬﻤﺪ . . . ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﻣﯿﮑﻨﺪ..
ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﯿﻔﻬﻤﺪ ﺁﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮐﺸﯿﺪﯼ ﺍﺯ ﺗﻪ ﻗﻠﺒﺖ ﺑﻮﺩﻩ .
ﻣﯿﻔﻬﻤﺪ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ.
با کسی نباش که هر لحظه مجبور باشی خودت را به هر اجباری لای لحظه هایش جا بدهی…
با کسی باش که لحظه هایش را روی مدار ِتو تنظیم کند..
با کسی که مشغله هایش را بخاطر تو دوست داشته باشد…
که تو را بخواهد.. که اولویت اولش باشی… !
ارزشِ تو خیلی بالاتر از یدک بودن است..
جنس اعلا باش.. جنس اعلا که یدک نمی شود!!!
یاد بگیر که هر ماندنی ارزشش را ندارد..!
گاهی تنها بودن شرف دارد… به ماندن های یک طرفه ی تحقیر آمیز،که تمام شخصیت و انسان بودنت را زیر سوال می برد..
یاد بگیر گاهی تنها بودن، ترجیحِ خودت باشد…!
خیلی وقت ها غرور واقعا چیزِ خوبیست…!
برای پیشگیری از رابطه یک طرفه،
گاهی ترمز کنید
دو نفری که عاشق همدیگه هستن، باید همدیگه رو به یک اندازه دوست داشته باشن. وقتی یکی، اون یکی رو بیشتر دوست داره و تند تند در عشقش پیش میره مثل وقتیه که دو نفر دارن یه فرش رو لوله میکنن و یکی تند تند میپیچه و اون یکی عقب میفته. نتیجه میشه یک فرش که نافرم پیچیده شده.