شعر

غزل شماره ۳۰ از غزلیات سعدی/ هر که خصم اندر او کمند انداخت به مراد ویش بباید ساخت

غزل شماره ۳۰ از غزلیات سعدی را در هم نگاران بخوانید. غزلیات سعدی به خاطر زبان ساده و در عین حال زیبا و روانش، همواره مورد توجه شاعران و ادیبان قرار گرفته است. او با استفاده از تشبیهات و استعاره‌های زیبا، احساسات انسانی را به شکلی دلنشین و عمیق بیان کرده است.

غزل شماره ۳۰

هر که خصم اندر او کمند انداخت

به مراد ویش بباید ساخت

هر که عاشق نبود مرد نشد

نقره فایق نگشت تا نگداخت

هیچ مصلح به کوی عشق نرفت

که نه دنیا و آخرت درباخت

آن چنانش به ذکر مشغولم

که ندانم به خویشتن پرداخت

همچنان شُکر عشق می‌گویم

که گرم دل بسوخت جان بنواخت

سعدیا خوش‌تر از حدیث تو نیست

تحفهٔ روزگار اهل شناخت

آفرین بر زبان شیرینت

کاین همه شور در جهان انداخت

تفسیر این شعر

این شعر از سعدی، شاعر بزرگ ایرانی، به موضوع عشق و تأثیرات عمیق آن بر زندگی انسان‌ها می‌پردازد. در ادامه، هر بیت را به زبان ساده توضیح می‌دهم:

1. هر که خصم اندر او کمند انداخت 

   هر کسی که در عشق به معشوق خود دام انداخته است، 

   توضیح: شاعر به این نکته اشاره می‌کند که کسانی که در عشق گرفتار شده‌اند، باید به خواسته‌های معشوق خود توجه کنند.

2. به مراد ویش بباید ساخت 

   باید به خواسته‌های او (معشوق) پاسخ داد. 

   توضیح: اگر کسی در دام عشق افتاده است، باید تلاش کند تا به خواسته‌های معشوق خود برسد.

3. هر که عاشق نبود مرد نشد 

   کسی که عاشق نیست، در واقع زنده نیست. 

   توضیح: شاعر می‌گوید عشق جزء جدایی‌ناپذیر زندگی است و بدون آن، انسان نمی‌تواند به زندگی واقعی دست یابد.

4. نقره فایق نگشت تا نگداخت 

   نقره (خالص) نمی‌تواند به ارزش واقعی خود برسد مگر اینکه در آتش گداخته شود. 

   توضیح: برای رسیدن به ارزش واقعی، انسان باید از سختی‌ها عبور کند.

5. هیچ مصلح به کوی عشق نرفت 

   هیچ مصلحی (کسی که به اصلاح امور می‌پردازد) به کوی عشق نیامده است، 

   توضیح: شاعر می‌گوید که هیچ کس نمی‌تواند به عشق و محبت بی‌توجه باشد.

6. که نه دنیا و آخرت درباخت 

   زیرا کسی که به عشق نپردازد، هم دنیا و هم آخرت را از دست می‌دهد. 

   توضیح: عشق نه تنها زندگی دنیوی را غنی می‌کند بلکه بر آخرت نیز تأثیر مثبت دارد.

7. آن چنانش به ذکر مشغولم 

   من آنچنان در یاد و ذکر عشق مشغولم، 

   توضیح: شاعر احساس می‌کند که تمام افکارش درگیر عشق است.

8. که ندانم به خویشتن پرداخت 

   که حتی نمی‌دانم به خودم چه می‌گذرد. 

   توضیح: او چنان غرق در عشق شده که از حال خود بی‌خبر است.

9. همچنان شُکر عشق می‌گویم 

   من همچنان شکر عشق را می‌گویم، 

   توضیح: شاعر از عشق سپاسگزاری می‌کند و آن را نعمت می‌داند.

10. که گرم دل بسوخت جان بنواخت 

    زیرا عشق قلب را گرم کرده و جان را نوازش می‌دهد. 

    توضیح: عشق احساسات عمیق و گرمی را در وجود انسان ایجاد می‌کند.

11. سعدیا خوش‌تر از حدیث تو نیست 

    ای سعدی، هیچ چیزی شیرین‌تر از داستان تو نیست. 

    توضیح: شاعر به خود اشاره می‌کند و می‌گوید که داستان‌های عاشقانه‌اش جذاب‌تر از هر چیز دیگری است.

12. تحفهٔ روزگار اهل شناخت 

    این داستان‌ها هدیه‌ای برای اهل شناخت و آگاهی است. 

    توضیح: شعرها و داستان‌های عاشقانه سعدی برای کسانی که عمیق‌تر فکر می‌کنند، ارزشمند است.

13. آفرین بر زبان شیرینت 

    آفرین بر زبان شیرین تو، 

    توضیح: شاعر به زیبایی کلام خود افتخار می‌کند.

14. کاین همه شور در جهان انداخت 

    زیرا این کلام و شعرها شور و شوق زیادی در جهان ایجاد کرده است. 

    توضیح: شعرهای سعدی تأثیر عمیقی بر زندگی و احساسات مردم گذاشته است.

به طور کلی، این شعر درباره اهمیت عشق، تأثیرات آن بر زندگی انسان‌ها و زیبایی کلام سعدی است. شاعر عشق را به عنوان یک نیروی حیاتی و ضروری برای زندگی معرفی می‌کند و از تأثیرات مثبت آن بر روح و روان انسان‌ها سخن می‌گوید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا