شعر

غزل شماره ۲۷ از غزلیات سعدی/ ماه‌رویا! روی خوب از من متاب

غزل شماره ۲۷ از غزلیات سعدی را در هم نگاران قرار داده‌ایم. سعدی با آثارش تأثیر زیادی بر فرهنگ و جامعه ایرانی گذاشته است. اشعار او در طول تاریخ منبع الهام برای شاعران بعدی بوده و در بسیاری از محافل ادبی مورد بحث و بررسی قرار گرفته‌اند. همچنین غزل شماره ۲۸ از غزلیات سعدی؛ سرمست درآمد از خرابات با عقل خراب در مناجات را در سایت هم نگاران بخوانید.

غزل شماره ۲۷

ماه‌رویا! روی خوب از من متاب

بی‌خطا کشتن چه می‌بینی صواب

دوش در خوابم در آغوش آمدی

وین نپندارم که بینم جز به خواب

از درون سوزناک و چشمِ تر

نیمه‌ای در آتشم، نیمی در آب

هر که باز آید ز در، پندارم اوست

تشنه مسکین، آب پندارد سراب

ناوکش را جان درویشان هدف

ناخنش را خون مسکینان خضاب

او سخن می‌گوید و دل می‌برد

و او نمک می‌ریزد و مردم کباب

حیف باشد بر چنان تن پیرهن

ظلم باشد بر چنان صورت نقاب

خوی به دامان از بناگوشش بگیر

تا بگیرد جامه‌ات بوی گلاب

فتنه باشد شاهدی شمعی به دست

سرگران از خواب و سرمست از شراب

بامدادی تا به شب روی‌ات مپوش

تا بپوشانی جمال آفتاب

سعدیا! گر در برش خواهی چو چنگ

گوش‌مالت خورد باید چون رباب

تفسیر این شعر

این شعر از سعدی، شاعر بزرگ ایرانی، به زیبایی احساسات عاشقانه و دلتنگی را بیان می‌کند. بیایید این شعر را به زبان ساده‌تر توضیح دهیم:

1. بیت اول: شاعر به محبوبش (ماه‌رویا) می‌گوید که لطفاً روی زیبایت را از من برنگردان. او می‌پرسد که چرا کشتن (دل‌شکستن) بی‌خطا را خوب می‌دانی؟ یعنی چرا باید کسی را که دوست دارد، آزار بدهی؟

2. بیت دوم: شاعر در خواب می‌بیند که محبوبش در آغوشش است، اما او نمی‌خواهد فکر کند که این فقط یک خواب است. او می‌خواهد این لحظه را واقعی بداند.

3. بیت سوم: او از درد درونش و اشک‌هایش صحبت می‌کند و می‌گوید که نیمی از وجودش در آتش عشق است و نیمی دیگر در آب (نماد سردی و آرامش). این نشان‌دهنده تضاد احساسات اوست.

4. بیت چهارم: هر وقت کسی به در وارد می‌شود، او فکر می‌کند که آن شخص محبوبش است. او تشنه‌ای است که آب را سراب (توهم) می‌پندارد، یعنی به دنبال عشق است ولی نمی‌تواند آن را پیدا کند.

5. بیت پنجم: شاعر به محبوبش اشاره می‌کند که تیر عشقش به قلب درویشان (فقیران) نشانه رفته و ناخن‌های او رنگ خون مسکینان را دارد. این نشان‌دهنده تأثیر منفی عشق بر دیگران است.

6. بیت ششم: محبوب سخن می‌گوید و دل‌ها را می‌برد، و در عین حال نمک بر زخم دل‌ها می‌ریزد. این یعنی او با زیبایی و کلامش دیگران را جذب می‌کند اما درد عاطفی نیز به همراه دارد.

7. بیت هفتم: شاعر می‌گوید که بر تن چنین محبوبی نباید پیراهنی باشد، چون ظلم است که زیبایی او را بپوشاند. او باید خود را نشان دهد.

8. بیت هشتم: شاعر توصیه می‌کند که باید از زیبایی او بهره‌مند شد و این زیبایی مانند گل (گلاب) باید بوی خوشی داشته باشد.

9. بیت نهم: او به محبوب اشاره می‌کند که داشتن شمع در دست (نماد روشنی) فتنه‌ای است و افرادی که مست از شراب هستند، از خواب بیدار شده‌اند.

10. بیت دهم: شاعر به محبوبش می‌گوید که روزها صورتش را پنهان نکند، چون نور جمال او مانند آفتاب است و نباید پنهان شود.

11. بیت یازدهم: در پایان، حافظ به سعدی (شاعر بزرگ دیگر) اشاره کرده و می‌گوید اگر بخواهی در آغوش محبوب باشی، باید مانند چنگ (آلات موسیقی) به او نزدیک شوی و گوشمالی بخوری مثل رباب (آلات موسیقی دیگر).

در کل، این شعر به بررسی احساسات عاشقانه، دلتنگی، زیبایی و چالش‌های عشق می‌پردازد و نشان می‌دهد که عشق چه تأثیر عمیقی بر زندگی انسان دارد و چگونه زیبایی باید نمایان شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا