متن و جملات

شعر روز کارگر با اشعار قدردانی از زحمات کارگران زحمت کش

در این مطلب به مناسبت روز 12 اردیبهشت مجموعه شعر روز کارگر را به منظور قدردانی از کارگران و پاسداشت این قشر زحمت کش ارائه کرده ایم.

فهرست موضوعات این مطلب

شعر قدردانی از کارگراشعار روز کارگرشعر برای روز کارگرشعر تجلیلی از مقام کارگر

خواستم شعری برایت بگویم کارگر

شعری از پر پینه دستت،

شعری از پر کینه قلبت،

درد و رنجت.

با چنین وضعی کسی چون او سخاوت پیشه نیستهست بسیاری شریکان بر غذای کارگرگر هوادارش نباشد هیچ یار همدلینیست باکی چون خدا دارد هوای کارگر

شعر قدردانی از کارگر

شعری از کاخ ستم گر،

شعری از کوخ تو رنج بر،

شعری از گرمای آتش پای کوره،

شعری از سنگینی زنجیر

شعری از تاریکی دخمه،

و اندر معدون و خانه.

نامت که شکوه کار و تکاپوستتنها واژه ماندگار روزگار استنام تو ثبت است بر تمام جراید عالماز بسته ترین زوایای اهرامتا بازترین گوشه های تخت جمشیدروز کارگر مبارک

مرد یعنی کار و کار و کار و کاریکسره در شیفت های بی شمارمثل یک چیزی میان منگنهروز و شب از هر طرف تحت فشارمرد موجی است هی در حال دوجان بر آرد تا برآرد انتظاراو خودش همواره در تولید پوللیک فرزند و عیالش پول خوار

کارگر خسته نباشیدست رنج تودر سفره پر برکت ماستعرقت در حال کارمقدس تر از آب وضوپیشانی سجده گر ماستمی دانمکارگر مرد وزنشغرور افت دارندچون صبح تا شبهمیشه در فکر کارندمال دزدی وحرام لب نزدندمی دانمخستگی در دست وپایتنه عزیز درنگاهت، صورتتمی ماندامادلت زیبا درخشندهنگاهت خیس بارانیدرشب های غم ناک استولی دستت پراز پینهنشانه از سر کار استخدااین دست رااز آتش جهنمدور نگه دار استخدا با کارگر همراه است……

جابر قربانی

اما…

خبر رسید…

خبر رسید که ظلمت به سوی نابودی است،

نبرد ما به سوی پیروزی است.

خبر رسید که دنیا به کام ما شده است،

و روز فتح و ظفر بر همه عیان شده است.

خبر رسید که دست خدا از آستین امت،

بریده است دست ستم گران ضد امت.

خبر رسید که سرمایه دار بی ایمان،

بگشت فنا به دست مردان.

خبر رسید کاخ مزدوران،

گشته مسخر دست مستضعفان و محرومان.

اشعار روز کارگر

بمیرم واسه دستایی که خسته س از این زمونهدلش می خواد که تک باشه ولی طفلی نمی تونههمش شرمنده ی بچش می شه وقتی میاد خونهدستاش خالیه و قلبش پر ازشرم و پر از خونه

روزت مبارک باشه دستهای دوست داشتنی

فقط این مانده بود از چین رسد کارگر چینى

همان کارگران خوش قد و خوش منظر چینى

همان کارگرى که احتمالاً در پکن دارد

زمین و خانه و اهل و عیال و مادر چینى

روز کارگر، روز فریاد، روز عدالت و روز همبستگی همه اقشار است.

روز جهانی کار و کارگر بر این قشر مظلوم و زحمت کش مبارک.

رویت سفید کارگر معدن زغال!

کای می روی به پای خودت در سیاه چال

ای دل شکسته در دل سنگین کوه ها!

جان می کنی به قیمت یک لقمه ی حلال

کارگران از شریف ترین طبقه اجتماع هستند

زیرا چرخش دست و بازوی آنها باعث چرخش چرخه های زندگی جامعه و امتداد رگه های حیات در مجاری هستی است

روز جهانی کار و کارگر خجسته باد

شعر برای روز کارگر

از عذاب کار می ریزد عرق آنطور کهذره ای باقی نماند هیچ نای کارگرآی پیمانکار! کمتر خرده بر کارش بگیرمی رسد یکروز بر دادش خدای کارگر

بمیرم واسه دستایی که خسته س از این زمونهدلش می خواد که تک باشه ولی طفلی نمی تونههمش شرمنده ی بچش می شه وقتی میاد خونهدستاش خالیه و قلبش پر ازشرم و پر از خونه

بنده یک کارگر و این همه کار سَرَمزاده ی درد و عذاب و عاشق همسرمدِلی دریایی دارم و سفره ام باز ِ بازلـَب ِ من در همه حال مشغوله راز و نیاز

پدرم کارگر بود و هیچ نداشتبلی پول خرج تحصیلم را نداشتاما من باز دلشاد بودمچون پولش هرچه بود حلال بودروز جهانی کارگر مبارک

کار یعنی روح و جان زندگی

کار یعنی مایه پایندگی

کار اصل رویش و افزودن است

خود صدای کار نبض بودن است

گرچه قدر کارگر از کار شد

کار بی او نیز بی آثار شد

تا پیمبر”ص” بوسه زد بر دست من

جاودان از بوسه اش شد هست من

کاوه آهنگر از نسل من است

اصل آیین محموری اصل من است

کارگر هستم نجیب و سختکوش

از تبار میثم خرما فروش

مقتدای من امام غیب است

پاک مردی در غیابش نائب است

تا فقیهی متقی شد رهبرم

من مطیع و هم مرید این درم

فاش گویم با هزاران افتخار

کارگر هستم به شکر کردگار

محمد عراقی

شعر تجلیلی از مقام کارگر

بمیرم واسه دستایی که خستس از این زمونهدلش می خواد که تک باشه ولی طفلی نمی تونههمش شرمنده یه بچش می شه وقتی میاد خونهدستاش خالیه و قلبش پر ازشرم و پر از خونه

رویت سفید کارگر معدن زغال!کای می روی به پای خودت در سیاه چالای دل شکسته در دل سنگین کوه ها!جان می کنی به قیمت یک لقمه ی حلال

روز کارگر را تبریک میگویم

کارگر از رنج و زحمت روز و شب باشد مریض

نیست دارویی بود یک دم شفای کارگر

پادشاه از زور قدرت پول می آرد به دست

کارگر با رنج پس باشد گدای کارگر

رویت سفید کارگر ِ معدنِ زغال

کای می روی به پای خودت در سیاه چال

با آنکه زندگانی ِ تو غرق ظلمت است ،

بی آرزو نشسته ای اندر دلِ محال

خود با زغال روز و شبت را به سر بری

اما نکرده ای تو سیه کس ، که تا به حال!

گفتی:” که ام به معدن و هم خانه رو سیاه

من را چه حاصلست پس از رنجِ بی مثال”

روزی رسد زمان رهاییت ازین غبار

رویت سفید کارگر معدن زغال

حسنا خورشیدی

کار مایه حیات زندگی استچشمه سارِ زلال زندگی با کار جلا و روشنی می یابد و کارگران، پیشگامان این حیاتِ بدیع و نشاط آفرینند

روز جهانی کار و کارگر مبارک باد

جیب پر باری ندارد کارگرغیر غم، یاری ندارد کارگر

می نشیند دور میدان تا غروبغیر از این کاری ندارد کارگر!

هر چه دارد در اتاقش چیده استچون که انباری ندارد کارگر

کل اجناس اتاقش کهنه استگرچه سمساری ندارد کارگر!

می خورد هر روز غم های جدیدشام تکراری ندارد کارگر!

کلبه و ویلا و حتی یک پلاژحومه ی ساری ندارد کارگر

وقت دفنش نیست عکس و تاج گلمجلسش قاری ندارد کارگر

چند روزی می شود خوابیده استقصد بیداری ندارد کارگر…

امیرحسین خوش حال

روزت مبارک ای مرد والامقام

زنده باشی و زندگی ببخشی

چشم‌های زیادی امید به تو بسته اند

روز کارگر مبارک بابای خوبم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا