در این مطلب متن دکلمه بی وفایی دنیا و جملات سنگین درباره روزگار تلخ و غمگین را تهیه کرده ایم.
متن روزگار تلخ و دلکمه بی وفایی دنیا
گریه می کند ابراز بی وفایی دنیاپژمرده می شودگلاز بی وفایی دنیاو بنفشه هاسر در گریبان اندتا ابداز بی وفایی دنیاو انسانبر قلبشتیغ درداز بی وفایی دنیاای دنیابی وفاییتشکست دل همه را
صبا جدکاره
تو خوب باش،حتی اگر آدم های اطرافتخوب نیستند . تو خوب باش،حتی اگر جواب خوبیهایت رابا بدی دادندتو خوب باش،همین خوبها هستند کهزمین را برای زندگی زیبا می کنند
مطلب مشابه: اشعار بازی روزگار و مجموعه شعر سنگین کوتاه و بلند درباره چرخ روزگار
خیلی بی وفایی دنیامنو زندونی و تنهاتوی دستاتی کثیفتدور از آسمون و دریاداری پرپر می کنی وخوشی از شکستن ما
همیشه تو قلب خسته امیه علامت سوالهچرا بی وفایی دنیا؟چی بگم…شاید خیالهولی من دیدم چجوریاشکمونو درمیاره
شب و روز باید بجنگیمتوی تنهایی و تردیداما فکرشم نکردیممیشه با گلایه خندیدکسی گفت دنیا یه قصه اس؟آره…اشتباه نکردید
اشتیاق مردن انگارداره می جوشه تو خونموقت رفتنم رسیدهخودمم اینو می دونمولی دوست دارم تا زندمته قصه رو بدونم
میشه مرده بود و خوش بودولی زندگی یه حالهیه نسیم سرد و داغهفکر کنم اینم خیاله…میشه زنده بود و غمگینولی مرگ خوش محاله
قصه اینه که همیشهته قصه، غصه داریمشاید از کسی و شایداز چیزی باید بنالیمآخه لحظه ها همیشهمال ماست،ما بی خیالیم
اگر میدانستی جایتسر میز صبحانه چقدر خالی استو قهوهمنهای شیرین زبانی توچقدر تلخ اند …
من و این آفتاب بیپروا راآن قدر چشم انتظار نمیگذاشتی
مطلب مشابه: شعر فلک و چرخ روزگار و مجموعه اشعار درباره چرخ گردون
از بی وفایی دنیا … داد کن عزیزوقتی که زنده ام … مرا یاد کن عزیزاین دل پر است… ازغم و اندوه روزگارداروی درد ما شو…دل شاد کن عزیزفانی است دنیا… به هیچ کس وفا نکردتا زنده ام به داد رس… امداد کن عزیزما پیر و ملول و دل شکسته ایماین قلب دلشکسته را… آباد کن عزیزدنیا به پیر چون قفسی بر پرنده استما را به مهر خود… از قفس آزاد کن عزیزاین چند روز عمر با خدمت خودتشادی و عشق…بر دلم ایجاد کن عزیزما مست عشقیم تو شیرین ما بشوفکری به حال…این دل فرهاد کن عزیزبعد از مردنم چه سود و چه فایدهبر سر بزن…ناله و فریاد کن عزیزاشعار”علمی” را با جان و دل بخوانمفهوم اگرنداشت…ایراد کن عزیز
شاپور علمی
مطلب مشابه: متن در مورد روزگار نامرد + جملات سنگین در مورد بدی انسان های روزگار و زندگی تلخ
در این سکوت سرد…گر چه پرنده پر نمی زند.برای منیکه با توامشب سمفونی عشق و ترانه ساز می کند.به آستان چشم توخیره ماندهامتا که پلکبگشاییو دنیاااا فردا شود ….می بینی؟؟باز خواب دیدم…همین قدر محالهمین قدر غیر ممکن
مطلب مشابه: متن در مورد بی وفایی روزگار + جملات از تلخی روزگار و دلگیری دنیا