در این مطلب دلنوشته نوجوانی و جملاتی زیبا در مورد دوران خوب نوجوانی را گردآوری کرده ایم.
فهرست موضوعات این مطلب
دلنوشته نوجوانیشعر نوجوانی شادجملات عاشقانه نوجوانیدلنوشته نوجوانی
قدر لحظه های تو را چه کسی می داند
جز تو که در جست وجوی نردبانی محکم
گستره زمین را کوچک می بینی و پروازی بلند
حتی بی بال و پر را در سر داری؟
محبوبترین خلایق نزد خدا نوجوان ست که جوانی و زیبایی خود را برای خدا و در راه طاعت او بگذارد. خداوند رحمان به وجود چنین نوجوانی بر فرشتگان میبالد و میفرماید: این است بنده راستین من.
گـاهـى …
دلـت”بـه راه” نیسـت !!
ولـى سـر بـه راهـى …
خـودت را میـزنـى بـه “آن راه” و میـروى …
و همـه ،
چـه خـوش بـاورانـه
فکـر میکننـد … کـه تــــو … “روبـراهـى”….!
شعر نوجوانی شاد
نوجوان اما پر از دلدادگی است
او پر از انگیزه آزادگی است
بوی باروت و مسلسل، بوی خون
جانفشانیهای پی در پی، جنون
واحد پول جنون پروانگی است
شعلههای آتش و دیوانگی است
این تردیدها، نشانه های خوبی است که تو را به ساحل امن آرامش می رساند
اگر سرکوبشان نکنی و بهانه بی حالی و بی تحرکی نسازیشان،
بلکه قدرشان را بدانی و از آنها پلی بسازی به سوی بزرگ ترهایی که حالا از مزرعه تجربه و علمشان،
خوشه های کمال می چینند.
نوجوانی، آسمانیترین دوره زندگی است، آغاز ارتباط آفریننده و مخلوق و ابتدای تکلیف الهی است. بندهای تجمّل و مادیّات را بر پاهایم نیفکنید. دستم را با بازیهای بیهوده و سرگرمیهای لغو و بی فایده به بند نکشید.
آرزوهای دور و دراز توست که به تکه تکه این دنیای بزرگ، امید و جنبش می بخشد؛
پس تنفس کن هوای زندگی و شور و سازندگی را.
بگذار آسان و بی کاستی،
شعله های کوچک اندیشه و احساس در تو شکوفا شود!
جملات عاشقانه نوجوانی
ای عزیزان بهاری!
روز نوجوان فرصتی است مغتنم تا خود را دریابید.
چشم بگشایید که راهی سخت در پیش است. اینک دو چشم برای نگاه کردن کافی نیست.
باید تمام وجودتان چشم باشد، تا بیابید راه را و گمراه نشوید.
نوجوان روزت مبارک
نوجوانی مثل برق و باد می گذردآنچه در نوجوانی کسب می کنی توشه راه بقیه عمرت خواهد شدسعی کن در کنار تفریح و خوشی، توشه مناسبی هم برداری.روزت مبارک نوجوان!
زندگی در نوجوانی یاد بادآن همه شادی و بازی یاد بادوه چه زیبا بود،درس ومدرسهآن نشاط و آن جوانی یاد بادشعراز:حسین صالحی
تو بادبادک بازیگوشی بودیکه با دنباله ی عطرشهر روزاز خیابان نوجوانی ام می گذشتو منکودکی که می دویدمی دوید،می دوید و نمی رسید.
کودکی که موهایش جوگندمی شدند،اما هرگز نخواست بزرگ شودچرا که بزرگ شدن،فراموش کردن تو بود.
من کودکی بودم که تمام عمرمی دوید ودست تکان می داد،برای بادبادکیکه با بادها می رقصید،و او را نمی دید.
آرزو می کنم هیجان زده شوی ؛مثلا بعد از سالها ، عشق دوران نوجوانی ات را ببینی و به یادِ اولین حرف های عاشقانه ی زندگی ات بیفتی ،مثلا بعدِ مدت ها کنار کسی بنشینی که حضورش ، ضربانِ قلب تو را تندتر کند ،مثلا از کسی که دوستش داری حرف هایی بشنوی که حالت را بهتر کند ،یا در غمگین ترین شرایط زندگی ات با عزیزترینت به یک مکان دنج و شگفت انگیز سفر کنی ، یا این که اسطوره ی زندگی ات را اتفاقی در یک خیابانِ خلوت ببینی …دنیا پر است از اتفاقات و چیزهای هیجان انگیز ،آرزو می کنم بیفتد برایت آن اتفاق خوبی که فکرش را هم نمی کنی !