علمی و دانستنی ها

جملات کنایه ای با معنی دور و نزدیک و کنایه های رایج پر استفاده

از زمان های دور در زبان فارسی ضرب المثل و کنایه های زیادی ساخته شده است و هنوز هم به کار می روند. ضرب ال مثل به نوعی کنایه است و ضرب ال مثل معنی دور و نزدیک دارد که معنی نزدیک، معنی مشابه و نزدیک به ضرب المثل است و معنی دور، معنی و یا کنایه ای از آن ضرب المثل است. در ادامه نیز جملات کنایه ای با معنی دورو نزدیک را گردآوری کرده ایم.

گزیده جملات کنایه ای با معنی دور و نزدیک

پیرسگ:معنی نزدیک: سگ پیرمعنی دور: به شخص سالخورده ی مکار و فریبکار می گویند.

بی سر و پا:معنی نزدیک :کسی که سر و پا نداشته باشدمعنی دور: فرومایه و پست، کسی که شخصیت اجتماعی کمی دارد

دنبال نخود سیاه فرستادن:معنی نزدیک:کسی را برای خرید نخودسیاه به بازارفرستادنمعنی دور:کسی را به دنبال چیزی نایاب وغیرقابل دسترس فرستادن که موفق به پیدا کردن آن نخواهد شد.

تیر کسی به سنگ خوردن:معنی نزدیک:کسی که تیرش به سنگ می خوردمعنی دور:به آرزوی خود نرسیدن درکاری موفق نشدن.

گندم نما جوفروش:معنی نزدیک:کسی که جومی فروشد وانمود می کند که گندم می فروشدمعنی دور:آدم مکار وحیله گر.

چشم وگوش را باز کردن:معنی نزدیک:چشم وگوش خود را باز بگذارمعنی دور:هوشیار وآگاه باش .

پشت دست داغ کردن:معنی نزدیک:با شیء داغ دست راداغ کردن وسوزاندنمعنی دور:پشیمان شدن وتوبه کردن.

بی بخار:معنی نزدیک :کسی که بخار نداردمعنی دور:آدم بی غیرت.

گردن کلفت:معنی نزدیک:‌کسی که گردن کلفت داردمعنی دور:شخص ثروتمند وپولدار،به شخص قدرتمند وپر زور می گویند.

ازجان خودسیرشدن:معنی نزدیک:کسی که از جان خود سیر شده باشدمعنی دور:ناامیدشدن واززندگی بیزار شدن.

اجاقش کور است:معنی نزدیک:کسی که اجاق گازش روشن نباشدمعنی دور:کسی که فرزند نداشته باشد.

جگر کسی را کباب کردن:معنی نزدیک:ازجگر کسی کباب درست کردنمعنی دور:کسی رابسیار عذاب دادن.

کنایه های رایج که استفاده می شود

دست شیطان را ازپشت بستن:بسیار مکار وفریبکار بودن

هوای کسی را داشتن :مراقب کسی بودن

نان کسی را بریدن : مانع از به دست آوردن رزق وروزی کسی شدن

دست بی نمک دارد:محبت وخدمت کسی نزد دیگران مورد بی اعتنایی قرار گرفتن

دستش به دهانش می رسد:درآمد کافی برای مخارج زندگی دارد

رنگ عوض کردن:تغییر عقیده دادن

به پای کسی نشستن :منتظر کسی ماندن

زهرترک شدن:بسیارترسیدن

سگ جان:بسیارمقاوم وسخت جان بودن

پای کسی را از جایی بریدن:مانع رفت وآمد او به جایی شدن

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا