در این بخش تک بیتی های غمگین مولانا و اشعار کوتاه ناب احساسی و غم انگیز این شاعر بزرگ را گردآوری کرده ایم.
گلچین تک بیتی های غمگین مولانا
درد ما را در جهان درمان مبادا بی شمامرگ بادا بی شما و جان مبادا بی شما
جدایی را چرا می آزماییکسی مر زهر را چون آزماید؟
راه های صعب پایان برده ایمره بر اهل خویش آسان کرده ایم
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنیآنچه از غم هجران تو بر جان منست
جانی و جهانی و جهان با تو خوش استور زخم زنی زخم سنان با تو خوش است
دلتنگم و دیدار تو درمان منستبیرنگ رخت زمانه زندان منست
بگذاشتیم غم تو نگذاشت مراحقا که غمت از تو وفادارتر است
من ذره و خورشید لقائی تو مرابیمار غمم عین دوائی تو مرا
بیچاره تر از عـاشق بی صبر کجاستکاین عشق گرفتاری بی هیچ دواست
هر نفسی بگوییم عقل تو کو چه شد تو راعقل نماند بنده را در غم و امتحان تو
بس که کشت مهر جانم تشنه استز ابر دیده اشکبارم روز و شب
هر سحری چو ابر دی بارم اشک بر درتپاک کنم به آستین اشک ز آستان تو
درمان غم عشق نه صبر و نه ریاستدر عشق حقیقی نه وفا و نه جفاست
به صدف مانم خندم چو مرا درشکنندکار خامان بود از فتح و ظفر خندیدن
زیرا قفس با دوستان خوشتر ز باغ و بوستانبهر رضای یوسفان در چاه آرامیده ام
نیست از عاشق کسی دیوانه ترعقل از سودای او کورست و کر
گر فراق بنده از بد بندگیستچون تو با بد بد کنی پس فرق چیست؟
درد و رنجوری ما را داروی غیر تو نیستای تو جالینوس جان و بوعلی سینای من
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکردجز غم که هزار آفرین بر غم باد
ای دل پاره پاره ام دیدن او است چاره اماو است پناه و پشت من تکیه بر این جهان مکن