در این بخش 3 انشا در مورد آسمان شب و شب مهتابی با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری برای دبیرستان را آماده کرده ایم. شما دوستان و دانش آموزان عزیز آماده کردهایم که میتوانید با کمی تغیر در فضای کلی آنها، این انشاها را به کلاس ارائه دهید. در ادامه با سایت هم نگاران همراه شوید.
فهرست موضوعات این مطلب
انشا درباره آسمان شب با مقدمه، بدنه و نتیجه گیریانشا در مورد آسمان شب با ریز موضوع ستارهانشا زیبا در مورد آسمان شب و شب مهتابی زیباانشا درباره آسمان شب به شیوه عینی و توصیفیانشا در مورد آسمان شب به سبک تخیلی و ادبیانشا درباره اسمان شب پایه هفتم با مقدمه بدنه نتیجهانشا درباره آسمان پر ستاره شب را توصیف کنیدانشا درباره آسمان شب با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری
مقدمه: شب، این نعمت بزرگی که هیچکس قدرش را نمیداند. وقتی خاموشی فرا میرسد آرامش درون به اوج رسیده و میتوان به عظمت بزرگی آسمان پی برد. آسمانی که در روز زیر سلطه آفتاب درخشان است و حرفی برای گفتن ندارد.
بدنه: تابستان بود و طبق روال هر شب رختخوابم را در حیات پهن کردم. سرم روی بالش و چشمانم به آسمان بود. آسمان صافی که گویی به هزاران لامپ چراغانی شده بود. آن شب تازه به عظمت پروردگار پی بردم. خدایی که هر لحظه در کنار ماست و ما از وجود آن بیخبریم. کافی دقیقهای ما را به خودمان واگذارد. عجیب درخشان و بی نظیر بودند. با دستم هر ستارهای رو به ستاره دیگر وصل میکردم و تصویری جذاب برای خودم ترسیم میکردم. در مورد مسیریابی از طریق ستارگان مطالبی را خوانده بودم، ولی تا به حال اینگونه غرق در آسمان شب نشده بوده بود. انگار تازه امشب دری از درهای دنیا به رویم باز شده بود. تصمیم گرفتم از فردا مطالعه بیشتری در مورد آسمان شب و ستارگان داشته باشم. این همه شگفتی برایم وصف ناپذیر بود. دلم میخواست همین الان بال در میآوردم و تا بی نهایت پرواز میکردم. روی هر ستاره مینشستم و به دیگری چشمک میزدم. مادرم همیشه این آیه را برایم میخواند، ولی تا به حال به مفهوم آن دقت نکرده بودم. فتبارک الله احسن الخالقین
نتیجه گیری: به هر جای هستی که نگاه کنی میتوانی به وجود خالق هستی پی ببری. خالقی که بی هدف ما را خلق نکرده است.
انشا در مورد آسمان شب با ریز موضوع ستاره
آنچه آسمان شب را زیبا میکند، ستارهها هستند. ستارهها نقش بسیار زیادی در زندگی انسان و در ادبیات فارسی داشتهاند.
ستارگان اسامی و انواع مختلف دارند. یکی از ستارگان مشهور «ستاره سهیل» است که در ادبیات و فرهنگ عامه حضور پررنگ دارد. «سهیل» مهمترین ستاره درخشان آسمان شب است. گرچه سهیل پس از شباهنگ دومین ستاره پرنور آسمان شب است اما معروفیت آن از شباهنگ بیشتر است چراکه در مدارهای شمالی قابل دیدن نیست. سنایی غزنوی در مصراع «در دیار تو نتابد آسمان هرگز سهیل» به این نکته اشاره میکند.
برای دیدن سهیل باید به مناطق با عرضهای جغرافیایی پایینتر سفر کرد. به همین دلیل در زبان فارسی عبارت «ستاره سهیل» به صورت ضرب المثل برای فرد کم پیدا درآمده است.
روشنایی سهیل را ده هزار برابر خورشید تخمین زدهاند و این روشنایی باعث نمادین شدن این ستاره در اشعار شاعران شده است، فردوسی از این ستاره در استعاره رخساره زیبا بهره برده است:
ز سر تا به پایش گُل است و سمن
به سرو سهی بر سهیل یمن
یکی دیگر از ستارگان مشهور البته در نزد قدما «عیوق» است. عیوق علاوه بر آنکه جزو ستارگان درخشان است، البته نه به درخشندگی سهیل، خصوصیت مشخصه آن ارتفاع بالا در آسمان شب است و در ادبیات کنایه از دوری مسافت است. سعدی در شعری میگوید:
چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب
مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم
سعدی رسیدن مهر و محبت به دل و جانش را باعث بلندمرتبه شدن خویش میداند.
منجمان صور فلکی و خوشههای مختلف را در آسمان تشخیص داده و این ستارگان را با توجه به شکل ظاهری آنها نامگذاری کردهاند؛ «خوشه پروین» از این جمله است. خوشه پروین از ۲۰۰ ستاره تشکیل شده که آرایش خاصی به خود گرفتهاند؛ البته از میان ستارگان خوشه پروین هفت ستاره از بقیه پرنورتر و عامل شناسایی این خوشه هستند. خوشه پروین در ادبیات از ارزشمندی حکایت دارد. حافظ در بیتی میگوید:
آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق
خرمن مه به جوی خوشه پروین به دو جو
منظور حافظ بالا بردن ارزش و مقام عشق در برابر خوشهای از ستارگان است که مظهر عظمت آسمان شب شناخته میشوند.
دستگاههای نجومی همانند «اسطرلاب» از موضوعات مرتبط با آسمان شب هستند. اسطرلاب صفحه دایره فلزی است که برای مطالعات و محاسبات نجومی مثل پیدا کردن ارتفاع و زاویه آفتاب، محل ستارگان و سیارات و… در تمام مدت شبانه روز و فصلهای مختلف سال استفاده میشود. مولانا در یکی از شعرهای خود به این وسیله اشاره میکند:
علت عاشق ز علتها جداست
عشق اسطرلاب اسرار خداست
یعنی عشق تنها وسیلهای است که توسط آن میتوان به اسرار خداوند پی برد. مولانا در این تشبیه، جایگاه عشق را در پی بردن به اسرار خدا، همانند جایگاه اسطرلاب برای پی بردن به اسرار آسمانها و علم ستارهشناسی میداند.
ستارههای بیشماری در آسمان شب وجود دارند که آشنا شدن با آنها به ما کمک میکند به درک بهتری از شعر و ادبیات کهن دست پیدا کنیم.
انشا زیبا در مورد آسمان شب و شب مهتابی زیبا
هر شب به آسمان نگاه می کنم تا حتی یک شب هم زیبایی های آسمان را از دست ندهم، زیرا که آسمان رازهای زیادی دارد که آن ها را در دل پنهان کرده و من مشتاق کشف این رازها هستم، هر شب منتظرم تا چیز جدیدی و شکل جدیدی از آسمان را کشف کنم.
و شب های مهتابی، شب هایی که ماه کامل است، آسمان زیباتر از همیشه است که من تماشا کردن آن را بسیار دوست دارم.
ماه مانند یک گوی نورانی در وسط آسمان قرار گرفته و همه جا را روشن کرده است و ستاره های کوچکی که اطراف آن سوسو می زنند انگار پولک های درخشان لباس سیاهی هستند که آسمان برای مهمانی شب به تن کرده است.
شب های مهتابی، ماه کامل تر و زیباتر از قبل خود نمایی می کند و زیبایی اش را به رخ همگان می کشد، و این زیبایی تاثیر گذار است که باعث می شود زیبایی زیبا رویان را به ماه تشبیه کنیم.
هرزگاهی ابری پدید می آید و لحظه ای مهتاب پشت آن پنهان می شود ولی زمانی نمی گذرد که دوباره از پشت ابر بیرون می آید و روشنایی اش را نثار زمین می کند.
صدای شهر، صدای عبور ماشین ها از خیابان ها همه جا پیچیده و با صدای طبیعت هماهنگ شده، قدم که می زنی هر لحظه ممکن است ساختمان های بلند جلوی دیدگانت را بگیرند و ماه را از نظر پنهان کنند، اما اوست که استوار و زیبا بر جای خود ایستاده و باز نمایان می شود.
اگر این جا روستا بود در این شب زیبا و مهتابی به جای صدای ماشین ها و هیاهوی شهر، صدای جیرجیرک ها و پرندگان شنیده می شد و من انسانی بودم ساده و بی ریا از جنس مردمان روستاها که شب را در طبیعت قدم می زد، چه زیباتر می شد اگر این طور بود.
انشا درباره آسمان شب به شیوه عینی و توصیفی
شب به خاطر تاریکی آن را اسرار آمیز جلوه میدهد ولی با وجود سیاهی و تاریکی زیباییهای خاص خود را دارد. یکی از زیباییهای شب، آسمان شب است.آسمان شب بر خلاف روز که آبی است، تیره و تار است، چون دلیل رنگ آبی آسمان در روز بازتاباندن نور خورشید توسط جو زمین است. اما در شب نور خورشید به آسمان نمیرسد تا آسمان به رنگ آبی به چشم زمینیان به نظر برسد و تقریبا همان رنگ واقعی خودش را میبینیم.ماه مهمترین جزء در آسمان شب است. ماه تنها قمر سیاره زمین است که با بازتاباندن نور خورشید شبهای زمین را روشن میسازد. دریانوردان و مسافران در قدیم از جایگاه ماه در آسمان برای جهتیابی استفاده میکردند. همچنین چرخش منظم ماه در ایجاد تقویم قمری نقش اساسی داشته است. چون ماه گاهی قرص کامل است، گاهی هلالی است و گاهی هم اصلاً در آسمان پیدا نیست.ستارگان دومین جزء مهم آسمان شب هستند. ستارگان انواع و اندازههای مختلف دارند و علاوه بر خصوصیات خودشان، فاصله آنها با زمین تعیین کننده بزرگ و کوچکی آنها در چشم ما و میزان نوری است که از آنها به چشم ما میرسد. این خصوصیات باعث شکلگیری علم نجوم و هیئت شده است. نجوم یا اخترشناسی از روزگاران اولیه وجود داشته و در اتفاقات و وقایع مختلف (علمی یا خرافی) از آن استفاده میشده است. با پیشرفت دستگاههای وب شناسی این علم پیشرفت زیادی کرده است و همچنان در زندگی انسان کاربرد دارد.جزء دیگر آسمان شب که البته برخی مواقع دیده میشود شهاب است. اجسامی سنگین متشکل از فلزات و سنگ در فضا وجود دارند که به آنها شهابواره میگویند. شهابوارهها اگر از جو زمین عبور کنند و وارد اتمسفر شوند، شهابسنگ نام میگیرند که وزن و اندازههای مختلفی دارند. تعدادی از آنها بسیار ریز و گرد و غبار به زمین میرسند اما برخی شهابهای بزرگ هم به زمین میرسند. بعضی از آنها باعث ایجاد حفره در سطح زمین میشوند.جزئی از آسمان شب که همانند پردهای در جلوی چشم است، ابرها هستند. شبهای ابری دیدن اجزای حقیقی آسمان شب یعنی ماه و ستارگان مشکل است و موقع مناسبی برای کار رصدگران و منجمها نیست. البته ماه از پشت ابرهای رقیق هم خود را نشان میدهد.شناخت آسمان شب و مطالعه در مورد آن علم ما را زیاد و با قدرت خدا و آفرینش او آشنایمان میکند.
انشا در مورد آسمان شب به سبک تخیلی و ادبی
آسمان شب محل پرواز خیالات شاعرانه است. میتوان به آسمان نگاه کرد و زیباییهای فراوانی را مشاهده نمود. شاید اگر خوب نگاه کنیم، چیزهایی را ببینیم که دیگران نمیبینند. مثلاً یک مجلس عروسی!از صبح که خورشید طلوع کرده بود تا شب از این سو تا آن سوی آسمان را زیر پا گذاشت، انگار دنبال کسی یا چیزی میگشت. شب که میشود، خورشید چهره در نقاب میکشد، آنگاه ماه و ستارگان روی دلاویز خویش را آشکار میسازند.با آمدن ماه گویا در آسمان جشن عروسی برپا میشود. یک عروسی باشکوه که عروس آن و مهمانها یکی یکی خود را به آسمان میرسانند. عروس این طرف و آن طرف دامن میکشد و با لبخند خود به مهمانها خوشامد میگوید.تالار عروسی «آسمان شب» نام دارد و ماه از سر شب تا پایان میان آن میدرخشد و این تالار را روشنی و جلا میبخشد.ستارگان ریز و درشت چون زیبارویانی هستند که گرداگرد این عروس به شادی و پایکوبی میپردازند. گاهی نیز شهابسنگی هوس رقصیدن میکند و تند و سریع از این طرف تالار به آن طرف حرکت میکند و رقص زیبا و منحصر به فرد از خود به نمایش میگذارد. رقصی آنچنان زیبا که زمینیان برای دیدن آن صف میکشند.صحنه عروسی مخملی آراسته است. مخملی که با دستانی هنرمند پولک دوزی شده؛ آن چنان لطیف که هر زمینی دوست دارد بر آن دست بکشد؛ آن چنان نرم که پاهای ظریف و زیبای عروس را رنجور نسازد.اما عروس زیبا از چیزی رنجور است و آن این است که خانم ماه منتظر آقای داماد یعنی خورشید است. نه اینکه خورشید او را فراموش کرده باشد، خورشید هم دنبال عروس میگردد اما تا میآید خود را برساند، ماه به جستجوی او رفته است. و سالهاست این چرخه تکرار میشود.گاهی باید با نگاهی دیگرگون به آسمان شب بنگریم و از این زیبایی بینظیر استفاده نماییم، دیدن یک عروسی بینظیر که در آن عروس دلنگران دیدار داماد است، واقعاً تماشایی است.
انشا درباره اسمان شب پایه هفتم با مقدمه بدنه نتیجه
مقدمه: آسمان شب را که نگاه می کنم، میلیونها ستاره در دور دست ها برایم سو سو می زنند و من نگاه می کنم. چه قدر آن ستاره دنباله دار زیباست، عروس آسمان است و تازه خود آرایی کرده است. آن طرف تر ماه هم رنگی و جلوه ای به خود داده و مهیای جشن شب است، چه قدر چشمک زن و زیبا هستند این ناز داران شب.
بدنه: شب در سکوت مطلق است و چادرش را به سرکشیده، گاه گاهی در دور دست ها ستاره ای خاموش می شود و باور قدیمی ان است که هر کس در آسمان ستاره ای دارد و وقتی ستاره ای خاموش شود، عمری تمام شده است. آسمان با ان عظمت روشن است و ماه هم منتظر حلول مهتاب، می درخشد و می خواند و می رقصد، جای زهره و زحل هم خالی است و کیوان هم بی صدا از راه می رسد و من هم چنان در انتظار به آسمان می نگرم و می خوانم و خوشحالم.
اینجا زمین است ولی جلوه آسمان شب را ببین که چگونه همه جا را روشن کرده است و ما همه جا را روشن می بینم. شب است و خلوت و این زیبایی چنان همه جا را احاطه کرده که انگار زمین تازه متولد شده است. کم کم بوی صبح می آید و ماه هم به دیار دیگری می رود و من هم چراغ انتظار به دست می گیرم و برای شبی دیگر مهیا می شوم. آسمان هم چشم اندازش تغییر می کند و شبی دیگر به پایان می رسد و روزگاری جدید جلوه می کند.
نتیجه گیری: شب یکی از زیباترین جلوه های خلقت است که خداوند به زمین هدیه کرده است و من می بینم که خداوند خودش در آسمان شب دست به کار شده است و چنین تابلوی زیبایی را خلق کرده است. پس خدای زیبایی ها را شاکر باشیم و قدر نعمت هایش را بدانیم.
انشا درباره آسمان پر ستاره شب را توصیف کنید
مقدمه: شب و روز از چرخش زمین به دور خودش پدیدار می شوند. اما شب و آسمانش جلوه بهتری دارد و نمایش بسیار زیبا و دوست داشتنی است. هر بار که ستاره ها را می شمارم عدد کم می آید و خوابم می برد و نمی توانم به جایی برسم. هر ستاره که پرنور تر است خودنمایی بیشتری می کند.
بدنه: شب با تمام رازش از راه می رسد و من هم تلاش می کنم که آسمانش را خوب و دقیق نگاه کنم. یکی ستاره پروین است و دیگری کیوان و زحل، نمایشان زیبا و انگار با سوزنی به سینه آسمان دوخته شده اند و منجوق آسمان هستند. دستم به ستاره ها نمی رسد و از دور، دستی و سری تکان می دهم و خوشحال می شوم.
انگار تمام زیبایی و بزرگی جهان در شب نهفته است و همه موجودات در مهمانی شب بی صدا و در سکوت حاضر شده اند. آن ستاره شمالی که در قدیم معیار اذان صبح بود را خوب نگاه کن، ستاره هایی که کم کم بی نور می شوند و خاموش را هم دیدم و با آنها خداحافظی کردم و آنها هم رفتند. کم کم آن ستاره دور دست هم از راه می رسد و خوشحالی دوچندان می شود.
آسمان هم با آن برافراشتگی و عظمت تسلیم ستاره های شب است. بی ستون است ولی برافراشته و پر از غرور، آبی و زلال و در شب سوسو زن ستاره های درخشان و پر از عشق. دفتر خاطراتم را بر می دارم و لب حوض حیاط شروع به نوشتن می کنم و برای هر کدام از ستاره ها داستانی و قصه ای که همگان بخوانند. شب به نیمه رسیده و من هم خوابم گرفته و می خواهم با ستاره ها به خواب بروم و صبح روز بعد را با آسمان روشن شروع کنم.
کم کم خودکار هم خسته می شود و بالشم از خاطره ستارگان روشن می شود و من هم با دنیای خودم به خواب می روم و این آسمان زیبا را به خدای مهربان می سپارم، تو ای مظهر زیبایی و جمال و لطف، چه در موجودات زیبا و جذاب و دوست داشتنی هستند، دب اکبر، دب اصغر، تمام ستارگانی که از کهکشان های دور به این مهمانی آمده اند را هم در مجلس شب دعوت می کنم و مهمانی را به راه می اندازیم.
نتیجه گیری: خدای مهربان تو را سپاس که همه زیبایی ها را به زمین و آسمان دادی تا انسان لذت ببرد. کاش بتوانیم قدر نعمت های فراوانی را که به ما داده ای بدانیم و لحظه لحظه تو را یاد کنیم.