شعر

شعر گل نرگس/ مجموعه اشعار عاشقانه کوتاه و بلند احساسی گل نرگس

در این بخش مجموعه شعر گل نرگس عاشقانه، احساسی، شعر نتظار و اشعار کوتاه و بلند با موضوع گل نرگس را گردآوری کرده ایم.

فهرست موضوعات این مطلب

متن و جملات گل نرگسشعر بوی گل نرگسشعر عاشقانه گل نرگسشعر گل نرگس از مولاناشعر گل نرگس از شهریاراشعار گل نرگس از حافظشعر گل نرگس سهراب سپهریاشعار کوتاه گل نرگسمتن و شعر گل نرگس امام زمانمتن و جملات گل نرگس

بعضی از آدم ها مانند گل نرگس هستندکه با نگاه کردن به آن ها تمام وجودت سرشار از آرامش می شودتو از همان بعضی ها هستی!!

اگر شازده کوچولوباشمدوباره بهسیارکخودمبرخواهم گشتو سراسر عمرم راگل نرگس خواهمکاشت

به پاس بودنتهر روزپرنده ی مرده ای پرواز می کندقفسی می شکندو به تعداد میله های قفسنرگس می روید

در سرمای زمستان که گل ها خفته در خاک اندتو سفید و زرد زیبا سر از خاک بیرون می آوریبه خانه ام می آیی و زمستان مرا زیبا تر از هر بهار می کنی

برای من گل نرگس بیان ساده و زیبای عشق در هر لحظه استزمانی که کلمات برای توصیف احساسم به تو کم می آورند!

شعر بوی گل نرگس

نرگس می تواند یک گلباشدیا مادری مهربانیا دختری شرمگینیا دخترکی خندانولی قبل از هر چیز مننرگس را در دستاندختری توی خیاباندیدمنرگس می تواندتوی باغچه باشدیا به شکلنرگس باشدولی خودش نباشدهمان گل نرگسبدلی را می گویمکه ممکن استآدم را به اشتباه بیندازدنرگس ولیهمین که نامش بیایدعطرش هم می رسددم دمای عیدنرگس نو می شودهوا همه جا پراز عطر خاطرهو زندگی می شودتو گوییآدم نو می شودنرگس بوی حیات می دهدو رنگ زندگی دارد

شعر عاشقانه گل نرگس

از نرگس مست حافظ تاچشم خونبار عاشقراهی نیستاین زمانچناندشنه برکشیده استکه پناهیجز تسلیمنیستمن هر گاه دلم می گیردباغچه ای دارمسراغش می رومکمی باگل هایش حرف می زنماز بین گل هانرگس استکه جوابم را می دهدنپندارید باکلامبا عطرشاضطراب هر روز مرامی گیردبه منلبخندهدیه می کندو زیباییبه منشیفتگی می بخشدو درخشش برایشروع یک روز زیبابرای یک لبخندبه هر کس و هر جانظاره نرگس های باغچهبه منحس نوازشمی دهدباغچه ای سرشار ازنوازش های همیشه

اینکه شمعدانی را “جانم” صدا میزنمدست خودمم نیستهمیشه فکر می‌کنم که گل‌ها راتو به دنیا آوردیبه گلدان مریم و نرگس و یاسیا همین بنفشه و شب بونگاه کنزیبایی شان به تو رفتهتنهایی شان به من…

“حمید جدیدی”

محبوب مناین گل‌های نرگسگواه قلب عاشق و شوریده‌ای هستند که دمی بی یاد رویت آرام نمی‌گیرد…

دریاب مرا که طاقتم نیستانصاف بده که جای آن هست

تا نرگس مست تو بدیدماز نرگس مست تو شدم مست

“عطار”

خودت بگو عزیزماز زیبایی عشقم بگویم یا از پاکی احساسم؟و چه واژه‌هایی را کنار هم بچینم که برای توصیف احساسم به تو ناتوان نمانند؟اما صبر کناین شاخه زیبای نرگش، خود گویای همه چیز خواهد بود.تقدیم به تو با تمام قلبم

مسیحِ سایه نشینِ واژه‌های عاشقانه‌ی من!خستگی‌هایم رادر پیچ و تابِ نرگسِ چشمانتگُم می‌کنم و طاقتِ صبورانه‌ات راعشق معنا می‌کنم…من سالهاستکه سایه نشینِ تکلمِ عشقم…!

شعر گل نرگس از مولانا

سرو اگر سر کشید در قد تو کی رسیدنرگس اگر چشم داشت هیچ ندید او تو را

مرغ اگر خطبه خواند شاخ اگر گل فشاندسبزه اگر تیز راند هیچ ندارد دوا

هر که روید نرگس گل ز آب چشمش عاشقستهر که نرگس‌ها بچیند دسته بند عاملست

عید بگذشت و همه خلق سوی کار شدندهمه از نرگس مخمور تو خمار شدند

شعر گل نرگس از شهریار

از یاد تو برنداشتم دست هنوزدل هست به یاد نرگست مست هنوز

گر حال مرا حبیب پرسد گوییدبیمار غمت را نفسی هست هنوز

همه غواص ادب بودم و هر جا صدفیستهمه بازش دهن از حیرت دردانه تست

زهره گو تا دم صبح ابد افسون بدمدچشمک نرگس مخمور به افسانه تست

اشعار گل نرگس از حافظ

چشمت از ناز به حافظ نکند میل آریسرگرانی صفت نرگس رعنا باشد

به یک کرشمه که نرگس به خود فروشی کردفریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت

رسید موسم آن کز طرب چو نرگس مستنهد به پای قدح هر که شش درم دارد

شربت قند و گلاب از لب یارم فرمودنرگس او که طبیب دل بیمار من است

خوبان جهان صید توان کرد به زرخوش خوش بر از ایشان بتوان خورد به زر

نرگس که کله دار جهان است ببینکاو نیز چگونه سر درآورد به زر

دلم ز نرگس ساقی امان نخواست به جانچرا که شیوه آن ترک دل سیه دانست

شعر گل نرگس سهراب سپهری

جنس خواب های منهر چه باشدعطر و بویتو را دارنددر خواب هایم هموارهاز بین نرگس زار چشمانتاز گلستانی بی نامشبیه تکه ای از بهشتمی گذرمو زندگی عطر و رنگدیگری دارددر خواب هایم زندگیبه شکل توروبرویم می آیدچادری زیبابه سر داردلبخند تو را بر لبداردنرگسمثل تو قدمبرمی داردو مثل تواز همان کوچه باغ همیشگیمی گذردهمان زنبیل صورتی راکه داشتی با خودشدارد ولی زندگی منفقط اسمشنرگس نیستتوی زنبیلشیک دسته نرگس داردگویی هوا مسحور اوشده است

گل نرگس…!آه…تمام کودکی ام سرشار از عطر توست،اینجایی که هستم،ساعت کمی از ظهر گذشته!و من،سالهاستکه از کودکی رخت بر بسته ام!

قاصدک شعر مرا از بر کنبنشین روی نسیمیکه ز احساس برون می آیدبرو آن گوشه باغسمت آن نرگس مستکه ز تنهایی خود دلتنگ استو بخوان در گوشششعرم راو بگو باور کنیک نفر خواب تورا می بیندیک نفر یاد تو رادمی از دل نبردیک نفر شور دلش عشق صمیمانه توستقاصدک شعر مرا از بر کن

اشعار کوتاه گل نرگس

تا که چشمان من افتاد بر آن نرگس مستبیتی از خواجه شیراز به خاطر بنشست

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق چهار تکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست

همیشه در انتخاب یک گل مناسب برایت مبهوت می‌مانمرز صورتی را انتخاب کنم که همرنگ شادی‌های دخترانه ات است یا نرگس زرد که نماد زندگیست؟…زندگی‌ای که با بودن تو رنگ می‌گیرد…

گل‌های باغچه ام امروز رنگ و بوی دیگری دارندانگار آن‌ها هم به وجد آمده‌اند، حتما باد، خبر را به گوش آن‌ها هم رسانده است

و می‌دانند که امروز پس از مدت‌ها، قرار است به پیشواز معطرترین گل زندگی‌ام بروم…پس من نیز به سان نرگس‌های زیبای باغ، همراه باد می‌رقصمو قدوم نازنینیت را گلباران می‌کنمعشق من‌

ای آشناترین غریب!آنگاه که روح تو در من عجین شددر کویر وجودمبوته‌ای رویید به نام عشقو اکنون که دور از منیدشتی از گل‌های نرگس در انتظار توست.

“نرگس نصیری”

متن و شعر گل نرگس امام زمان

ای گل نرگس!

خوشبوترین گل‌های دنیا، رایحه وجود تو را وام دارند…و من ایمان دارم به پایان این روز‌های سرد و مه آلود …

ماهِ من، می‌دانم که بزودی آفتابی خواهی شدمن این را از قاصدک‌های خوش خبر شنیده ام …

شاید آن روز که سهراب نوشت:تا شقایق هست زندگی باید کرد خبری از دل پر درد گل یاس نداشت.باید اینطور نوشت: هر گلی هم باشد، چه شقایق چه گل نرگس و یاستا نیاید مهدی (عج) زندگی دشوار است…

گفتم که خدا مرا مرادی بفرستطوفان زده ام راه نجاتی بفرست

فرمود که با زمزمه یا مهدی (عج)نذر گل نرگس صلواتی بفرست

اللهم عجل لولیک الفرج

گل نرگس گل نرگس کجایی؟همه دانند خیلی با صفایی

به پشت پرده اینسان می‌بری دلچه خواهد شد اگر که رخ نمایی!

“سیدعلمدار ابوطالبی نژاد”

جمعه یعنی در سرت فکر نگارت آمدهجمعه یعنی وقت ناب انتظارت آمده

جمعه یعنی لحظه‌ای را با خیالش سر کنیجمعه یعنی با غم و فکر وصالش سر کنی

جمعه یعنی نام او باشد فقط روی لبتجمعه یعنی عشق او باشد فرآیند تبت

جمعه یعنی حسرتت تنها نگاه روی اوجمعه یعنی آرزوی مجعد گیسوی او

جمعه یعنی عطر نرگس در هوا سر میکشدجمعه یعنی قلب عاشق سوی او پر میکشد

جمعه یعنی روشن از رویش بگردد این جهانجمعه یعنی انتظار مَهدی صاحب زمان (ع)

با دل تنگت بگو دلدار می‌آید ز راهاین حقیقت را من از گل‌های نرگس خوانده ام

دلم شد ست چه نالان بیا بیا گل نرگسصفای روی تو بر جان بیا بیا گل نرگس

آقا سلام، باز منم، خاک پایتان.دیوانه‌ای که لک زده قلبش برایتان!

در این کلاس سرد، حضور شما واجب است.این بار چندم است که استاد غایب است؟

نرگس شکفته است، تو را داد می‌زندآقا بیا که فاصله فریاد می‌زند

این روز‌ها نمی‌شود اندوهگین نبوددلواپس نهایت تلخ زمین نبود

تب کرده مادرم ز غمت مدتی مدیدهذیان مادرم شده “آقا خوش آمدید”

امضاء:دو چشم خیس و دلی در هوایتاندیوانه‌ای که لک زده قلبش برایتانّ

“همیلا محمدی”

گل نرگس آبروی دو عالمخیالت کی می‌رود ز خیالم

جمالت جلوه الله

بیا جانا طی کنیم شب هجرانبیا مهدی بیا ترنم باران

سحاب رحمت الله

نگاهم کن من فدای نگاهتصدایم کن من فدای صدایت

حلالم کن ای چکیده رحمتسلاله عصمت تک‌سوار غریب

تو را جان قامت خم زهراتو را جان اشک چون یم مولا

مرانی از درت آقا

اباصالح ای امام غریبمتمامی دردم تو هستی طبیبم

تو را جان مادرت زهرا

خوب است ما هم مثل باران حس بگیریمهر شب سراغى از گل نرگس بگیریم

“اللهم عجل لولیک الفرج”

شنیده ام گل نرگس صدای پا داردبه وقت آمدنش کسی خبر دارد

نهیب ده زلیخا که گریه را بس کنکسی خبر زطلوع ماه کنعان دارد

بیارباده ی عشاق سربدار و ناولهازجشن عاشقان ظلم ستیزکسی خبردارد

برای رقص سماع در میان کمر بر بندبرای وصل وداع کن زدنیا و احملها

خوشا به حال یار که آگه است زآمدنت

گل نرگس دل من تنگه براتونتنگ اون معرفت ولطف صفاتون

کی میشه رد بشی از کوچه قلبممی بینی که افتادم به خاکه پاتون

میگیره دلم بهونه از فراغتمیشینه روی دلم اون هجر داغت

اقاجون عنایتی که من فقیرمیه نگاه بسه برام ماه منیرم

گل نرگس بیا آباد کن دلبیا یک صبح زیبا شاد کن دل

از این درد و غم بسیار عالمبیا و لحظه‌ای آزاد کن دل

“سیدعلمدار ابوطالبی نژاد”

گل نرگس ! بیابیا ببین که حال ما چگونه احوالیستزمین و دین و زمان در نبودنت چگونه جنجالی‌ست

تو اگر بیاییتمام شادی‌های ریزودرشتم را.همه‌ی خنده هایم رابین مردم قسمت می‌کنمآخر تو برای شاد بودنم کفایت می‌کنی.تو اگر بیایی.مسیر آمدنت را باگل‌های نرگس فرش خواهم کرد.تو اگر بیایی…قول می‌دهم که کنار تمام جاده ها‌ی تاریک فانوس بکارم.میدانی آقاجان.من برای آمدنت یک آسمان ستاره نذر کرده ام.

میان گل های کاغذیو رنگیبا عطرهای تقلبیو همیشگینرگس ماچیز دیگریستبا بودنش حال مانو می شودهر جا که اشکی ناخواستهروییدنرگس شفای اشک وعزلت استیک شاخه گل کافیستمن مطمئن هستمکه روزی جهان از نرگس وعطرشسرریز خواهد شدزمین نرگس زاربزرگی خواهد بودو مردم آواز سر می دهندنرگس کافی نیستباز هم نرگسو باز همنرگساز هر جایاین زمینسر برخواهد آوردحتی از اقیانوس هادریاهاو بیابان هایا از لایقندیل هاو سرزمین های قطبیآن زمان همه عاشقخواهند شدهمه عاشقخواهند بود

یک روز پنجره‌ای رو به جهان گشوده خواهد شدکه زیباترین گل دنیا را به چشم‌های مشتاق مردمان، پیوند خواهد زد.یک روز خورشید به جای آسمان از زمین طلوع خواهد کرد.در جمعه‌ای دیگر، عاشقانه زمزمه می‌کنیم که‌

ای گل نرگس! ما را دریاب و چشممان را به جمالت روشن کن.

بیا بیا گل نرگس به خواب من تو بیااگر برای عدل نیایی به جشن نیمه شعبان ما تو بیا

بیا بیا گل نرگس به جمکران تو بیااگر برای غزه نیایی به اشک کودکان یتیم تو بیا

بیا بیا گل نرگس به درس و مشق کتاباگر به جهل جهان نه، به حلم عالمان تو بیا

نرگسگل زمستان است!زمستان است…گل نرگس نمی‌آیی؟!اللهم عجل لولیک الفرج… آمین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا