در این بخش هم نگاران مجموعه شعر سنگ قبر خواهر، جملات سوزناک و متن غمگین روی مزار خواهر را ارائه کرده ایم.
گلچین شعر سنگ قبر خواهر
بنویسید بعد مرگم روی سنگ با خطوطی نرم و زیبا و قشنگ
اینکه اینجا خفته در این گور سرد بودنش را هیچ کس باور نکرد
***
بود هم جان وهم جانانه خواهر
انیس و مونس و فرزانه خواهر
نهفته در دلش عشق برادر
برادر شمع و چون پروانه خواهر
***
خواهرم
بی تو گر دمی زنم، هر دمی هزار غمروی شانه دلم، هر غمی هزاربار
***
خواهرمتا تو رفتی قوت و صبرم برفت
تا تو رفتی من دگر خوش نیستم
چشم می بندم به هر دم تا به دیر
زانک بیتو با نظر خوش نیستم
بودی تا دلم تنها نبود
تا اسیر غصه فردا نبود
کاش بودی تا فقط باور کنی
بی تو هرگز زندگی زیبا نبود
***
خواهرم
تکیه گاه مهربانم تا آخرین لحظه تو را فراموش نخواهم کرد
***
باید که واژههای جهان را بسیج کرد
تا درد دل کنند دو خواهر کنار هم
خوابیده اند در وسط سنگهای شهر
حالا دو سنگ کوچک مرمر کنار هم
***
خواهرم
هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود
جملات سوزناک سنگ قبر خواهر
خواهرم
دور از تو، منِ سوخته در دامنِ شب ها
چون شمعِ سَحَر یک مژه خفتن نتوانم
رفتی ز دیده و داغت به دل ماست هنوزهر طرف می نگرم روی تو پیداست هنوزآنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تونام نیکت همه جا ورد زبان هاست هنوز
***
دل تنگ بود جز او نگنجد
تنگی دلم امان و غوغاست
***
هرکس که ندارد به جهان نعمت خواهر
افسوس که تنها بود و بی کس و یاور
در موقع تنگی و بلا محنت و سختی
یک خواهر دلسوز به از یک صف لشکر
***
رفتی ز دیده و داغت به دل ماست هنوزهر طرف می نگرم روی تو پیداست هنوزآنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تونام نیکت همه جا ورد زبان هاست هنوز
***
دیروز فکر می کردم
تمام قله های جهان را
می توانم فتح کنم.
تازه امروز فهمیدم
چه نفس گیر است
بالا رفتن از پله های خانه ای که
تودیگر در آن نیستی!
***
گفتم که چرا رفتی و تدبیر تو این بود
گفتا چه توان کرد که تقدیر همین بود
گفتم که نه وقت سفرت بود چنین زود
گفتا که نگو مصلحت دوست در این بود
***
خواهر خوبم چه زیبا داستانها میسرود
آن همه لطف و صفای خواهرم یادش به خیر
جنازهام چو ببینی مگو فراق فراق
مرا وصال و ملاقات آن زمان باشد
***
ما داغ فراق دیده بودیم
افسانه غم شنیده بودیم
ما غم تو جانگداز است
دردیست که قصه اش دراز است
متن روی مزار خواهر
خواهرم
با هر ستارهای سر و کار است هر شبم
از حسرت فروغ رخ همچو ماه تو
***
ز رفتن تو به جان آمدم، نمی دانم
که رفتنت ز کجا خاست بهر جان مر
***
بعد از رفتنت
من ایستاده می میرم،
چون بیدهای مجنون…!
خواهرم
تنها یاورم فانوس زندگی ام رفتی و این جهان برایم خانه ای تاریک است
***
خواهری هم چون فرشته داشتم
آن همه عشقش به من یادش به خیر
***
خواهرم
تو نیستی که ببینی دل من جز یاد تو همه چیز را رها کرده است
بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنممن به داغ تو جوان رفته ز دنیا چه کنمبهر هر درد دوائیست به جز داغ جوانمن به دردی که بر او نیست مداوا چه کنم
***
دریاب که از روح جدا خواهی رفت
در پرده اسرار فنا خواهی رفت
می نوش ندانی از کجا آمدهای
خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت
***
خواهرم
آرام جانم
پس از تو دلم لحظه ای آرام نیست
***
حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر
کنایه ایست که از روزگار هجران گفت
دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشمم
سیلاب سرشک آمد و طوفان بلا رفت
از پای فتادیم چو آمد غم هجران
در درد بمردیم چو از دست دوا رفت
***
مرگ پایان کبوتر نیستمرگ وارانه ی یک زنجیره نیستمرگ در ذهن اقاقی جاریست
***
چو آمدی ز رخت باغ سرخ رو گردید
ز رفتنت به کف لاله، داغ می ماند
***
خرم آن روز کزین غمکده پرواز کنم
از پس مرگ حیاتی دگر اغاز کنم
باغ جان پرگل و من خسته به زندان تنم
زندگی یابم اگر پنچره ای بازکنم